loading...
حیات طیبه خراسان رضوی
روابط عمومی بازدید : 167 سه شنبه 20 خرداد 1393 نظرات (2)

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، همزمان با روزهای منتهی به روز جهانی محیط زیست شاهد وقوع طوفان‌های شدید با همراهی ریزگردهای بیابانی در مناطق مختلف کشور از جمله استان خراسان رضوی بودیم، این طوفان‌ها منجر به ایجاد خسارت‌های عمیق اقتصادی و زیست‌محیطی به منطقه شرق کشور شد که برای جبران آن‌ها باید هزینه‌های بالایی از سوی دولت و ملت پرداخت شود.

از نگاه علمی ریزگرد یا گرد و غبارهای همراه با پدیده باد، توده‌ای از ذرات جامد ریز غبار است که در جو پخش شده و دید افقی در حدود یک و دو کیلومتر محدود می‌کند و برای بیماران تنفسی به شدت زیان‌آور است.

متأسفانه در ماه‌های اخیر منطقه جنوب خراسان رضوی به‌صورت محدود شاهد وقوع پدیده ریزگرد در جو بود اما در هفته اخیر ادغام این پدیده با بادهای پرسرعت موجب ایجاد تلفات سنگین در این خطه شد.

%e2%80%8c%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%b2%db%8c%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%85%d8%ad%db%8c%d8%b7%db%8c-%d8%a8%d9%87%e2%80%8c%d8%af%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b9%d8%af%d9%85-%d8%aa%d9%88%d8%ac%d9%87-%e2%80%8c%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa

برای ریشه‌یابی این بحران زیست‌محیطی ابتدا باید به بررسی علل و عوامل زمینه‌ساز آن پرداخت که در این مورد فرسایش بی‌رویه خاک در سال‌های گذشته سرچشمه اصلی ریزگرد در ایران منبع باد شمال بود زیرا این جریان هوا که از خرداد تا اواخر شهریور فعال است، در شمال منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا‌(MENA) شکل می‌گیرد و با گذر از کوه‌های ترکیه و شمال عراق، به‌سمت بیابان‌های خشک عراق و سوریه حرکت کرده و تا حوزه خلیج فارس و رسیدن به آب‌های آزاد پیش می‌رود.

متأسفانه جریان‌های خشک هوای عربستان و عدم توجه به مباحث محیط زیست و بیابان‌زدایی در کشور عراق خصوصاً در سال‌های پس از اشغال توسط نیروهای ائتلاف جهانی به رهبری ایالات متحده باعث خشک‌ شدن بسیاری از باتلاق‌های عراق و ایجاد نواحی غبارساز شده ‌است.

در طول زمان و با تشدید شدن فرایند خشکسالی در جنوب شرق و شرق ایران، زمینه جدید تولید ریزگردها از کویر مرکزی ایران و سیستان و بلوچستان و سایر همسایه‌های شرقی شکل گرفت که زمینه را برای تبدیل شدن این بحران زیست‌محیطی به یک تهدید ملی مهیا کرده است.

برای درک و ریشه‌یابی بحران‌های زیست محیطی از جمله طوفان ریزگردهای اخیر بایستی با دیدگاه روانشناسی اجتماعی مبتنی بر آموزه‌های الهی به این حوزه پرداخت زیرا مشکلات زیست‌محیطی امروز کشور ما و جهان بیشتر رفتاری و فرهنگی و برخواسته از عدم توجه به آموزه‌های الهی است تا حاصل رشد تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع انسانی؛ گرچه بی شک مورد اخیر نقش مؤثری در تخریب محیط زیست داشته است، ولی باورها و ارزش‌های افراد، هنجارهای فرهنگی و نهادهای اجتماعی فاصله گرفته از تعالیم الهی، این فعالیت‌ها را هدایت می‌کنند لذا اهمیت بیشتری دارند.
 
در واقع با مقدمه ذکر شده، اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه ارزش‌های فردی و اجتماعی غیر‌الهی موجب شکل‌گیری رفتار مخرب نسبت به محیط زیست شده است؟

باید پذیرفت علت نابودی گام به گام منابع زمین، میلیون‌ها تصمیمی است که روزانه در سطوح فردی، سازمانی و ملی توسط مردم، مسئولان و تمامی برنامه‌ریزان جامعه گرفته می‌شود، البته برخی متفکران معتقدند مشکلات انسان در زمین مانند مشکلات زیست‌محیطی، حاصل تضاد منافع فردی و اجتماعی است که آن را «تراژدی جمعی» نام نهاده‌اند.

%e2%80%8c%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%b2%db%8c%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%85%d8%ad%db%8c%d8%b7%db%8c-%d8%a8%d9%87%e2%80%8c%d8%af%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b9%d8%af%d9%85-%d8%aa%d9%88%d8%ac%d9%87-%e2%80%8c%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa

با یک نگاه کل‌نگر به‌نظر می‌رسد غالب مردم به اثری که روی محیط می‌گذارند، اهمیت می‌دهند و در مجموع باور دارند که بایستی منابع زمین را به همان گونه که به ارث برده‌اند، برای نسل آتی نیز به ارث بگذارند ولی متأسفانه رفتار فردی و جمعی آن‌ها با این باور مغایرت فاحشی دارد.

به‌عنوان مثال همه ما انسان‌ها به اهمیت نقش جنگل‌ها و درختان در محیط طبیعی آگاهیم اما با این حال شاهد هستیم افرادی به دلایل شخصی و فردی با تخریب این سرمایه‌های طبیعی منافع فردی را بر منافع کلی و اجتماعی اولویت می‌بخشند با اینکه باور دارند مشکلات حاصل از این زیاده‌خواهی‌ها سرانجام گریبان آن‌ها را نیز می‌گیرد.

در حقیقت با توجه به نگرانی گسترده جهانی که در مورد محیط طبیعی وجود دارد و با توجه به آموزه‌های متعدد الهی و دینی در حوزه حفظ طبیعت و منابع موجود در آن، رفتار انسان با محیط زیست، همچنان شکل تخریبی دارد، یعنی متأسفانه علی‌رغم اینکه افراد می‌دانند و باور دارند که چه باید انجام دهند ولی در نهایت بر اساس آنچه که می‌خواهند تصمیم می‌گیرند و به محیط زیست صدمه می‌زنند.

در حقیقت، یک شکاف بین آنچه که می‌خواهند انجام دهند و آنچه که باور دارند باید انجام دهند، وجود دارد، برای درک این موضوع باید به ریشه‌یابی بحران اخیر و موضوع طوفان ریزگردها پرداخت زیرا درک این موضوع موجب آشنایی ما با مفهوم تراژدی عمومی می‌شود.

%e2%80%8c%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%b2%db%8c%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%85%d8%ad%db%8c%d8%b7%db%8c-%d8%a8%d9%87%e2%80%8c%d8%af%d9%84%db%8c%d9%84-%d8%b9%d8%af%d9%85-%d8%aa%d9%88%d8%ac%d9%87-%e2%80%8c%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa

همانگونه که در ابتدا عنوان کردیم، با وقوع خشکسالی در کشور و کاهش سطح بارندگی‌ها شاهد حذف منابع سطحی آب از چرخه طبیعی تأمین آب شرب بودیم که این امر افزایش نامعقول سطح برداشت‌ها از منابع زیرزمینی را در پی داشت به عبارتی تلاش برای کنترل خارج از چرخه طبیعت منابع آبی و بهره‌گیری بیش از حد از این ذخایر طبیعی موجب کاهش شدید پوشش گیاهی در دشت‌ها و بیابان‌ها شد که این عامل، زمینه فرسایش خاک را در این مناطق فراهم کرد.

تبدیل شدن منابع زیرزمینی آب از یک سرمایه ملی به یک سرمایه شخصی و قرار گرفتن آن در تحت کنترل سرمایه‌داران موجب شد تا عده‌ای با برداشت بی‌رویه از این منبع الهی و کسب ثروت‌های فراوان، موجبات تخریب محیط زیستی که نیازمند به منابع حداقلی آب است را مهیا کنند در حالی که بارها در روایات و منابع دینی و الهی به انسان‌ها در‌خصوص بهره‌گیری عادلانه از طبیعت تأکید شده است.

در حقیقت انسان با ترجیح دادن منافع شخصی بر منافع عمومی موجب شد تا کویرزایی در مناطق گرم و خشک کشور بیش از گذشته شدت یابد و موجب شود تا با وزش جریان‌های طبیعی هوا، ذرات خاک به‌صورت شناور در هوا به مهم‌ترین تهدید زیست محیطی منطقه تبدیل شوند و طی تنها چند ساعت موجب ایجاد رعب و وحشت عمومی و تحمیل میلیون‌ها تومان خسارت به زیرساخت‌های تمدن بشری شود.

بر این اساس می‌توان گفت فاصله گرفتن از تعالیم الهی عامل تبدیل شدن جهان آباد به برزخ الهی است که طوفان اخیر نیز بیانگر نتیجه عمل به نبایدهای الهی بود، طوفانی که اهمیت حفظ محیط زیست را برای مردم دوچندان کرد.

حال باید منتظر بود که در روزها و ماه‌های آتی هموطنان آسیب دیده از این بحران طبیعی چگونه به برخورد خود با طبیعت پیرامونشان ادامه خواهند داد، آیا همانگونه که در آیه 127 سوره طه آمده است: «وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى، و این گونه هر که را به افراط گراییده و به نشانه‏‌هاى پروردگارش نگرویده است، ‏سزا مى‌‏دهیم و قطعاً شکنجه آخرت سخت‏تر و پایدارتر است»، تمام مردم سرزمین ما باید قربانی زیاده‌خواهی‌های عده‌ای محدود و سودجو نسبت به منابع طبیعی و محیط زیست ملی کشور شوند؟

برای پاسخ به این سؤال و جلوگیری از تکرار این فجایع زیست محیطی باید به علمای فرهیخته دین رجوع کرد و از آن‌ها دعوت کرد تا با بصیرت‌افزایی در حوزه حفظ منابع طبیعی از نگاه دین و قرآن، زمینه را مشارکت مردم در حفظ این سرمایه الهی مهیا کنند.

نوید کمالی ـ محقق و پژوهشگر

روابط عمومی بازدید : 230 شنبه 24 اسفند 1392 نظرات (0)

نوید کمالی، محقق و پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات و توسعه پایدار در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، با بیان اینکه متأسفانه رشد بی رویه، توان فن‏اوری‌های نوین در افزایش بهره‌برداری غیرمعقول از منابع طبیعی، تعادل زیست محیطی در سطح جهان را بهم زده است، ابراز کرد: یکی از نتایج این رشد افزایش تلفات انسانی بر اثر بیماری‌های لاعلاج از جمله سرطان در سال‌های اخیر بوده است، از سویی دیگر بروز حوادث غیر مترقبه از جمله طوفان‌های سیل‌آسا ریشه در این عدم تعادل ایجاد شده به دست انسان در طبیعت دارد.

سرپرست مرکز پژوهش‌های راهبردی شورای اسلامی بجستان بیان کرد: جامعه ملل با بازخوانی این قبیل رویدادها دریافته است که ریشه مشکلات در زیاده‌طلبی‌های انسان و تفکرات اومانیستی قرن حاضر است؛ لذا بازگشت به اندیشه‌های الهی برای ایجاد تعادل در محیط یکی از خواسته‌های متفکران جهانی است.

افزایش مشارکت عمومی در عرصه حفظ محیط زیست

وی ادامه داد: با توجه به برگزاری نخستین جشنواره خادمین طبیعت در بجستان که با هدف تعریف و تبیین اندیشه والای وقف به عنوان یک گفتمان الهی در عرصه محیط زیست و منایع طبیعی صورت پذیرفت، بر آن شدیم تا با معرفی الگوهایی سازنده و موفق در این عرصه فرهنگی، بستر لازم برای افزایش مشارکت عمومی در عرصه حفظ محیط زیست و منابع طبیعی را مهیا کنیم تا با این حرکت بستر لازم برای بازگشت تعادل به چرخه بهره‌مندی بشر از منابع طبیعی آماده شود.

کمالی اظهار کرد: باید توجه داشت عرصه منابع طبیعی به عنوان یک میراث ملی بدون مشارکت عموم مردم محکوم به فنا و نابودی است لذا جلب نظر مردم به عنوان کاربران منابع طبیعی کشور و باز تعریف نگاه اسلامی به این موهبت الهی می‌تواند زمینه لازم برای حفظ این میراث الهی را موجب شود.

وی ابراز کرد: از این رو ارائه آموزش به شهروندان و بهره‌مندی صحیح از توان رسانه‌های گروهی می‌تواند تاثیرات شگرفی در عرصه حفظ منابع طبیعی داشته باشد به طوری که در طول برگزاری جشنواره خادمین طبیعت نیز شاهد بودیم با حمایت خوب رسانه‌های خبری و اطلاع رسانی مناسب، شهروندان بجستان و روستاهای اطراف، به طور بسیار چشم‌گیری در عرصه درخت کاری مشارکت کردند.

اهمیت حفظ و گسترش فضای سبز از دیدگاه اسلامی

مشاور شورای اسلامی بجستان، با بیان اینکه امام جمعه شهرستان نیز با مساعدت و بهره‌گیری از تریبون الهی نماز جمعه برای آشناسازی شهروندان با اهمیت حفظ و گسترش فضای سبز از دیدگاه اسلامی، نقش بسزایی در افزایش مشارکت مردمی  در طرح خادمین طبیعت داشتند، گفت: امروز، 21 اسفندماه با هماهنگی‌های صورت گرفته از «سجاد یاری» خردسال‌ترین شهروند و دانش‌آموز بجستانی که به‌صورت خودجوش اقدام به کاشت درخت کرده بود، به صورت نمادین تقدیر شد.

وی با بیان اینکه اهمیت تقدیر از کودکان برای انجام یک عمل نیکو و شایسته ریشه در اندیشه‌های والای اسلامی دارد تا جایی که پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار (ع) افراد را به تشویق کودکان ترغیب می‌کردند زیرا منجر به شکل گیری و تقویت یک رفتار شایسته در آنها می‌شود، اظهار کرد: ما نیز با آگاهی از این آموزه اسلامی - اخلاقی بر آن شدیم تا با تقدیر از این دانش آموز خردسال، علاوه بر الگوسازی، به تقویت این نوع رفتار و فرهنگ در سطح جامعه از جمله والدین کودکان کمک کنیم، زیرا والدینی که دوستدار طبیعت باشند قادرند فرزندانی دوست‌دار طبیعت به جامعه معرفی کنند.

کمالی یادآور شد: امیدواریم در سال‌های آتی نیز شاهد بروز این گونه رفتارهای شایسته از سوی شهروندان باشیم زیرا جامعه برای رسیدن به رشد و بالندگی نیاز به مشارکت یکایک شهروندان دارد.

روابط عمومی بازدید : 204 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)
نوید کمالی سرپرست مرکز پژوهشهای راهبردی شورای اسلامی بجستان :

شهر هوشمند (Smart City) بدون داشتن یک نگاه انسانی و الهی تنها حرکت به سوی ماشینیزه کردن بیش از پیش تمدن بشری است که نتیجه آن تحقق نگاه های پست مدرنیسمی خواهد بود .

لذا امروز با افزایش آگاهی ها و رنگ باختن مکاتب استعماری، بازگشت به اندیشه های الهی امروز مهمترین راهبرد برای شکل دهی آرمانشهرهای مطلوب مدنظر متفکران جهانی است.

روابط عمومی بازدید : 225 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

به گزارش خبرنگار مهر، شهر بجستان به عنوان دروازه و مسیر ورودی زائرین حضرت رضا(ع) به خراسان رضوی از محور جنوب کشور است و فضایی به ابعاد 5 هکتار برای ایجاد میدان طبیعت در این شهر اختصاص یافت.

عضو شورای شهر بجستان در گفتگو باخبرنگار مهر از ایجاد بزرگترین طرح الگوی توسعه محیط زیست شهری در بجستان خبرداد.

مهدی مرجانی اظهار کرد: بزرگترین میدان طبیعت استان خراسان رضوی در بجستان ایجاد شد.

عضو شورای شهر بجستان گفت: همزمان با آغاز هفته منابع طبیعی به ابتکار شورای اسلامی بجستان و با همکاری سایر دستگاهها و اداره منابع طبیعی و آبخیزداری این طرح اجرا می شود.

وی با بیان اینکه این طرح بزرگترین طرح الگوی توسعه محیط زیست شهری در منطقه تحت عنوان میدان طبیعت در بجستان است عنوان کرد: با توجه به آمارهای جهانی در افق 2080 میلادی بیش از 70 در صد جمعیت در شهرها ساکن خواهند بود که از دلایل اصلی  آن تمرکز امکانات در مناطق شهری است.

وی ادامه داد:  برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان و ساکنان در شهرهای کوچک  بستر سازی برای توسعه کیفیت شهرنشینی از اولویتهای مدیران و سیاستگذاران توسعه شهری از جمله شورای اسلامی بجستان است.

خشکسالی علت اولویت توسعه محیط زیست شهری

وی همچنین بروز خشکسالی‌های پی‌درپی در این شهر را علت  اولویت توسعه محیط زیست شهری در راس سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های توسعه شهری دانست.

مرجانی عنوان کرد: شورای شهر بجستان بدلیل تمرکز بیش از 12 هزار نفر جمعیت در این شهر در راستای توسعه محیط زیست در این شهر گام بر می‌دارند.

وی توضیح داد: شورای اسلامی بجستان و مرکز پژوهشهای راهبردی با برگزاری نشستهای تخصصی با سازمانهای مرتبط با حوزه محیط زیست از جمله اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان موفق شدند علاوه بر برنامه ریزی منسجم جهت توسعه هدفمند محیط زیست شهری زمینه را برای ایجاد نخستین و بزرگترین میدان طبیعت در این شهرستان فراهم کنند.

مرجانی عنوان کرد: این مسیر ورودی تنها در ایام نوروز هر ساله میزبان عبور و تردد بیش از 5 میلیون گردشگر و زائر به استان خراسان رضوی است لذا احداث این میدان و شکل دهی یک بوستان طبیعی سر سبز در این مسیر نقش بسزایی در تکریم زائرین آستان مقدس رضوی دارد.

وی گفت: مدیریت محترم حوزه منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان بجستان، برای نخستین بار در این میدان تنها از گونه‌های بومی و سازگار با آب و هوای منطقه بهره گرفته شد.

وی ابراز امیدورای کرد با مشارکت همه جانبه دستگاهی اجرایی و عموم مردم در یک افق امید بخش مبتنی بر آموزه های اسلامی، شاهد تبدیل شدن بجستان به الگوی توسعه پایدار شهری مبتنی بر مشارکت مردمی باشیم.

نخستین نهال درخت وضو در شهرستان بجستان کاشته شد

همچنین همزمان با هفته منابع طبیعی با حمایت و راهنمایی های امام جمعه و هیئت رزمندگان اسلام نخستین نهال درخت وضو در شهرستان بجستان کشت و احیا شد.

کشت 110 نهال درخت به یادبود 110 شهید این شهرستان در طول هفته منابع طبیعی با کمک هیئت رزمندگان اسلام بجستان  اقدامی در راستای فرهنگ سازی الگوهای نوین سبک زندگی اسلامی و ایرانی بوده است.

سرپرست مرکز پژوهشهای راهبردی شورای اسلامی بجستان در این خصوص در گفتگو با مهر اظهار کرد: حفظ طبیعت و محیط زیست همیشه جز اولویتهای مکاتب آسمانی و الهی بوده است اما با رواج گرایش‌های غیرالهی در جوامع غربی و رسوخ این گونه اندیشه ها به جوامع دیگر امروز شاهد تخریب رو افزون طبیعت و محیط زیست توسط انسانهاهستیم.

نوید کمالی بیان کرد: با افزایش آگاهی ها و رنگ باختن مکاتب استعماری، بازگشت به اندیشه های الهی امروز مهمترین راهبرد برای شکل دهی آرمانشهرهای مطلوب مدنظر متفکران است.

وی گفت: مرکز پژوهشهای راهبردی شورای اسلامی بجستان نیزدر صدد شکل دهی الگوی توسعه اسلامی در قالب شهر هوشمند در بجستان است.

کمالی توضیح داد: تفاوت مدل شهر هوشمند اسلامی تعریف شده از سوی مرکز پژوهشهای راهبردی شورای اسلامی بجستان با سایر مدل های از جمله شهرهوشمند بهره گیری این مدل از ساختارها و ضوابط اسلامی در بهره گیری از سرمایه های انسانی و اجتماعی شهر است.

به گفته سرپرست مرکز پژوهش‌های راهبردی شورای اسلامی بجستان به عنوان یک مدل موفق اسلامی از توسعه پایدار شهری هدایت سایر شهرهای کشور در بهره گیری از مدل های توسعه شهری اسلامی را مدنظر دارد.

ترویج کاشت "درخت وضو" درمساجد و ادارت

کمالی گفت: از اولویتهای این مرکز در فرایند توسعه شهری می توان به حوزه محیط زیست اشاره کرد که نتیجه مطالعات این مرکز برگزاری "جشنواره خادمین طبیعت" و ترویج کاشت "درخت وضو" است.

وی یادآور شد: با توجه به اهمیت انجام فریضه های دینی در منطقه و کشور مرکز پژوهشها پیشنهاد ابتکار و طرح کشت درخت وضو در اماکن مذهبی و اداری را با شورای اسلامی شهر ، امام جمعه و سایر مسئولین محلی مطرح نمود که با استقبال ویژه ای روبرو شد.

درخت وضو با آب وضو آبیاری می شود

سرپرست مرکز پژوهشهای راهبردی شورای اسلامی بجستان  گفت: در طرح کاشت درخت وضو در هر مسجد ، اداره و محل های عمومی یک درخت یا مجموعه ای از درختهای مثمر کشت می شوند که تنها منبع تامین آب آنها آب وضوی نمازگزاران است.

وی ادامه داد: این طرح علاوه بر تشویق مردم به استفاده هوشمندانه از منابع آبی، زمینه را برای توسعه نگاه های الهی به محیط زیست و طبیعت منجر می شود زیرا در باور ما و همانگونه که در منابع اسلامی ذکر شده است طبیعت به عنوان یکی از مهمترین مخلوقات پروردگار دارای تقدسی خاص است.

کمالی یادآور شد: خوشبختانه استقبال خوب گروههای مردمی و مسئولین از این طرح نوید آینده ای بهتر برای محیط زیست شهری را می دهد که امیدوارم در طول زمان شاهد شکل گیری فرهنگ حفاظت از محیط زیست به عنوان یک وظیفه دینی و الهی در بین شهروندان باشیم.

وی ابراز امیدورای کرد مدل توسعه شهر هوشمند اسلامی در بجستان الگویی برای سایر شهرهای ایران شده و فضای رشد و توسعه شهری مبتی بر آموزه های اصیل اسلامی در سایر شهرها نیز ایجاد و تقویت شود.

همزمان با هفته منابع طبیعی با حمایت امام جمعه بجستان و پیشگامی هیئت رزمندگان اسلام نخستین نهال درخت وضو در دروازه ورودی خراسان رضوی کاشته شد و بجستان این روزها شاهد مشارکت بی سابقه شهروندان درعرصه توسعه محیط زیست به عنوان یک وظیفه اسلامی است.

روستاییان بجستان نیز در جشنواره درختکاری با کشت درخت در خانه و محله یا در مجاورت مزار درگذشتگان در راستای توسعه فضای سبز گام برمی دارند.

روابط عمومی بازدید : 279 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

نويدکمالي درگفت وگو اختصاصي با خبرنگار آريا درمشهد به مناسبت 30 شهريور ماه روز جهاني صلح اظهار داشت:

جامعه بشري با در اختيارداشتن فناوري اطلاعاتي و ارتباطي نوين برخلاف گذشته امکان برقراري بي درنگ ارتباط و تبادل سريع اطلاعات را بدست آورده است . انسان امروزي در هر کجا که باشد مي توانند جديدترين اطلاعات مورد نياز خود را در هر حوزه اي از دانش دريافت کنند لذا ترديدي و شکي دراين واقعيت نيست که جهان در حال حرکت به سوي يک تحول درون ساز و همه جانبه است

کارشناس اطلاعات وفناوري تصريح کرد:فرايند تغيير وتحول جهاني را ما به نام فرايند جهاني شدن و جهاني سازي شناخته مي شود که با بهره گيري از فضاي جامعه اطلاعاتي در حال پيشرفت و ايجاد تحول در جامعه بشري است

وي ادامه داد:در واقع جامعه‌اي انساني که در آن کيفيت حيات بشر ، همانند چشم‌اندازهاي تحول اجتماعي و توسعه منابع اقتصادي، به ميزان رو به گسترش به اطلاعات و بهره‌برداري از آن دانش وابسته شده، جامعه اطلاعاتي را جامعه اطلاعاتي مي گويند .

محقق فناوري واطلاعات خاطر نشان کرد:متاسفانه اگر چه هزاره جديدرا به نام عصر اطلاعات و تحقق جامعه اطلاعاتي شناخته مي شود اما گسترش فضاي توليد و تبادل اطلاعات منجر به صلح پايدار و مانع بروز و گسترش تهديدات و خشونتهاي بين المللي نگشته است بطوري که امروز ابزارهاي مبتني بر جامعه اطلاعاتي کارکردي دوگانه مثبت و منفي پيدا کرده اند و گروههاي افراطي و خشونت طلب که هميشه داراي حامياني سياسي و اقتصادي در نقاط مختلف جهاني هستند با بهره گيري از فضاي شکل گرفته در جامعه اطلاعاتي به ترويج نفرت ، نژاد پرستي ، خشونت و فساد در جهان پرداخته اند .

نويد کمالي گفت:جوامع اطلاعاتي و بعد از آن جوامع دانش محور که قرار بود زمينه ساز تحقق و شکل گيري آرمانشهري براي بشريت کمال جوي باشد در دست زورمندان و قدرتمندان جنگ طلب عالم به بستر شکل گيري جهنم انساني تبديل گشته است .

کارشناس فناوري واطلاعات تصريح کرد:بخش عمده اي از ابزاري مبتني بر جامعه اطلاعاتي ، رسانه هاي نوين را شکل داده اند و در واقع نقش عمده رسانه اي که شبکه هاي اجتماعي و رسانه هاي نوين جامعه اطلاعاتي در شکل دهي افکار و انديشه هاي بشريت برعهده دارند از توان ساير رسانه هاي رايج و سنتي خارج است .

وي اظهار داشت:در گذشته روابط بين المللي در غالب شرق و غرب تعريف مي‏شد ولي در عصر جهاني شدن و جامعه اطلاعاتي بر پايه روابط ميان واحدهاي بزرگتر تشکلهاي بشري، يعني تمدنها و عمدتا مبتني بر دين تعيين تعريف مي شود .

به عبارتي الگوي ارتباطي تمدنها و جوامع بشري در عصر حاضر دگرگون و متحول شده است .

وي خاطر نشان کرد:جامعه اطلاعاتي فضايي را ايجاد نموده که در آن هر شهروند يا گروه فارغ از اهداف تعريف شده بتواند براي خود تريبون هايي جهاني را شکل دهي کند .

نويدکمالي افزود:در اين فضاست که شما شاهد هستيد بزرگترين نشريه هاي خبري و سياسي جهان چاپ کاغذي خود را متوقف مي کنند و تنها به انتشار در فضاي مجازي روي مي آورند .

موج خروشان جهاني سازي تمدنها به سرعت در زياد در حال ايجاد تغيير و تحول در ملتهاي جهان است و دولتهاي زيادي هستند که قصد دارند با کنترل اين موج هدايت تمدنهاي بشري را در دست گيرند .

 وي ادامه داد:سازمان ملل متحد با درک نظريه گفتگوي تمدنها و اثر آن بر شکل دهي مسير تعالي جامعه بشري و گسترش صلح جهاني و جلوگيري از غرق شدن جامعه انساني در فساد ، جنگ و افراط ، سال 2001 را به نام سال " گفتگوي تمدنها " نام نهادمعرفي نظريه گفتگوي تمدنها از سوي جمهوري اسلامي ايران در آن دوره باعث شد تا نقش ايران در توان شکل دهي گفتمان جهاني سازي جدي گرفته شود و ايران به عنوان يک بازيگر تواند در اين عرصه معرفي گردد .

البته اين گفتگو و تعامل با حفظ اقتدار ملي و بين المللي در همه عرصه ها مورد پيگيري قرار گرفت ولي بدخواهان عالم در سالي که به نام گفتگوي تمدنها نام گذاري شده بود در صدد ايجاد تقابل تمدنها بر آمدند .

با اطمينان مي توان عنوان کرد که انتخاب سال گفتگوي تمدنها براي انجام حمله تروريستي 11 سپتامبر خود نشانه اي بر مخالفت نيمه تاريک جامعه بشري بر وقوع دوستي و تعامل در بين تمدنها و کشورهاي جهان بود .

نويد کمالي تاکيد کرد:تروريسم بين الملل با برافراشتن بدل پرچم اسلام و ايجاد مرز بندي با جهان تنها تلاش نمودند چهره اي غير انساني و خشن از اسلام ارائه دهند و اسلام را عامل تقابل و جنگ افروزي جهاني تعريف نمايند .

اما تلاش منحرفان عالم هيچگاه نزد انديشمندان عالم به نتيجه نرسيد زيرا هر آنکس که با اسلام ناب آشنايي داشته باشد در مي يابد که اسلام يک دين جهاني جامع براي تکامل تمام جامعه بشري است دقيقا بر خلاف آنچه که منحرفان عالم در صدد تبليغ آن هستند . در حقيقت ايران اسلامي به عنوان مهد و پايتخت جهاني اسلام حقيقي توان پياده سازي و جهاني سازي کمال انسانيت را دارد

کارشناس فناوري واطلاعات تصريح کرد:اميدوارم در دولت يازدهم با باز تعريف گفتگوي تمدنها و با بهره گيري صحيح از ابزارهاي جامعه اطلاعاتي و رسانه هاي اجتماعي پرچم اميد را براي جهانيان برافراشته شود .

در صورت هدايت فرايند جهاني سازي توسط نظام اسلامي مي توان تحقق آرمانشهر بشريت را در سراسر جهان انتظار داشت .

براستي که پيامبر اسلام (ص) چه زيبا فرمود که: " افضل الاعمال امتي انتظار الفرج " و انتظار فرج براي آن روزي است که صلح پايدار و جهاني در جهان شکل خواهد گرفت و آرمانشهر اسلامي براي تمام جوامع بشري محقق خواهد شد .

روابط عمومی بازدید : 427 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (1)

نوید کمالی محقق و پژوهشگر عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات در جدیدترین دیگاههای خود در حوزه معرفی جهانی سازی و مهدویت اعلام نمود زمینه های تحقق آرمان شهر اسلامی  مبتنی بر مهدویت و ولایت شکل گرفته است

همه مکاتب در رابطه با پایان تاریخ اصل فراگیری و جهانی بودن حکومت را به عنوان یکی از خصوصیات مهم آن شمرده اند. اینکه چرا همه مکاتب حکومت پایانی تاریخ را حکومتی جهانی دانسته اند خود مساله ای است که باید علت آن را در یک نکته بسیار مهم جستجو کرد و آن این است که، برقراری صلح و امنیت و تحقق رشد همه جانبه و فراگیر مردم جهان بدون برقراری حکومت جانی ممکن نیست. به همین دلیل است که، همواره تاریخ به سوی یک پارچگی حرکت می کند.

 فرآیند جهانی شدن عامل پدید آمدن تحولات بسیاری در ابعاد سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و دیگر ابعاد فردی و اجتماعی بوده است . اگر چه جهانی شدن در اولین قدمهای خود از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته و فطرت توسعه طلب بشر نیز همواره او را برای فتح بهره مندیهای بیشتر در این راه یاری کرده است ، اما این حرکت خصوصا با رشد و توسعه ابزارهای رسانه ای و همچنین توسعه فن آوری های علمی ارتباطات و گسترش فعالیتهای تجاری و صنعتی و در نتیجه گسترش تعاملات انسانها شتابی روز افزون پیدا کرده است.

 در این میان مشترکات تکوینی انسانها همچون فطرت واحد در جهت کمال خواهی، زیبایی طلبی ، حقیقت جویی و یگر خصوصیات فطری و همچنین عقل گرایی بشر در جهت دست یابی به واقعیت و حقیقت و نیز اشتراک در بسیاری از تمایلات انسانی را می توان از عوامل تکوینی مؤثر در روند جهانی شدن و تحولات اجتماعی دانست . گرایش به دینداری و معنویت گرایی و تنفر از اختلاف و جنگ و ستیز و گرایش به آموزه های ادیان ابراهیمی نیز در این تحولات نقش بی بدیلی را ایفا کرده اند. گسترش علم و فن آوری و تولید ابزارهای رسانه ای و آسان شدن ارتباطات در میان مردم و ملتها و بالاخره گسترش تاثیرگذاری و تاثیر پذیری حرکتی به سوی یک پارچه گی جهان است.

 

در اینجا به اصولی که هر حکومت جهانی برای تحقق خود باید آنها را داشته باشد اشاره می شود: 

1 – حکومت جهانی باید منافع و بهره وری را برای همه انسانها تامین نماید. بر این اساس، نظریات و یا حکومتهایی که داعیه تامین منافع همه انسانها را ندارند ویا نمی توانند به این اصل عمل نمایند قادر به تشکیل حکومت جهانی نیستند.

در هر حال دو راه در پیش رو وجود دارد یا مکتبی جهان جهانی شده را برای گروهی خاص می خواهد، که در این صورت برای دست یابی به حکومت جهانی باید دیگران را نابود سازد در نتیجه مقدمه تشکیل این حکومت جنگهای بزرگ در عالم خواهد بود. در این نظریه حکومت جهانی تنها برای گروهی خاص بوده و در واقع حاکمیت گروهی بر جهان است نه برپایی حکومت جهانی واحد برای همه. بدون شک این نگرش به هیچ وجه با تشکیل حکومت جهانی سازگار نیست.

راه دوم اینکه جهان جهانی شده متعلق به همه انسانهایی باشد که در آن زندگی می کنند. در این صورت نیاز به حذف گروهی از انسانها نیست بلکه حکومت در بر گیرنده همه انسانها خواهد بود. در نتیجه جهانی شدن به معنی بهره مندی همه آحاد انسانی از گسترش فراگیر ارتباطات و تاثیر و تاثرات خواهد بود. که در این پروسه عملا همه انسانها در مسیر یک پارچگی هدفمند سهیم می شوند و از آن بهره مند می شوند.

در نظام جهانی مهدوی همه انسانها بهره مند می شوند و این حکومت مربوط به گروه خاصی نیست و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.

2 – حکومت جهانی باید بر اصول مشترکی که همه آن را بپذیرند بنا شود. در نتیجه، باید بنیانهای فکری و اجرایی آن مقبول همه انسانها باشد. بر این اساس، لازم است حکومت توانایی دفاع عقلانی از مشروعیت خود را داشته باشد و بر قانع ساختن انسانها نسبت به حکومت قادر باشد.

در نتیجه مکاتب و یا قوانینی که تامین کننده منافع برخی از مردم جهان ویا نگرشی غیر جامع دارند امکان برپایی حکومت جهانی را ندارند.

3 – حکومت جهانی باید بتواند اختلافات طبیعی میان انسانها و ملتها را در خود هضم کند، زیرا حکومت جهانی به معنای این نیست که همه انسانها در آن یک شکل و یک رنگ شوند و مانند یکدیگر فکر کنند. زیرا معنای این نگرش این است که برپایی عدالت بدون تغییر هویت انسانها ممکن نیست زیرا انسانها به طور طبیعی با یکدیگر مختلف آفریده شده اند. یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا .... بنابراین، باید دراین حکومت نوعی از اختلاف که مایه رشد و گسترش تعامل سازنده میان انسانها است مورد توجه قرار گیرد. از طرفی دیگر همین اختلافها نیز در طول تاریخ همواره عامل جنگها و ستیز ها بوده الست در نتیجه حکومت جهانی در واقع باید قادر به برقراری صلح وامنیت در عین محترم شمردن اختلافات وسلائق مردم جهان باشد.

در حکومت حضرت مهدی (عج) نسبت به گونه گونی انسانها و فرهنگها تا آنجا که به واجبات و محرمات گرفتار نشوند تسامح وجود دارد همانگونه که در زمان پیامبر گرامی اسلام (ص) همه تنوع ها در جامعه پذیرفته شد ودر عین حال هیچگونه منافاتی با یک پارچگی حکومت نداشت. اگر امروزه دیده میشود اسلام با انواع فرهنگها سازگاری داشته ودر همه کشورها و ملتها در حال گسترش است نشانه سازگاری و همراهی آن با اختلافات طبیعی میان انسانهاست.

4 – باید در تشکیل حکومت جهانی امر مشترکی وجود داشته باشد که بر اساس آن هویت واحد بود آن شکل بگیرد. بدون شک تنها وحدت حکومت از نظر سیاسی تامین کننده این اتحاد نخواهد بود. زیرا در این حکومت مسولان و مردم باید با پایبندی به اصول مشترکی بتوانند در همه عرصه های فردی و اجتماعی از درگیری و تضادها بپرهیزند. تا در پناه آن همه آحاد جامعه بتوانند از امنیت جانی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر عرصه ها بهره مند گردند. در حکومت حضرت مهدی (عج) وجود امام معصوم به عنوان تنها مرجع شناخت صیحیح از غیر آن به شمار می آید که اساس مشروعیت عاقلانه آن حکومت و قوانین ناشی از آن را رغم می زند. 

5 – در حکومت جهانی دامنه تاثیرگذاری و تعامل میان انسانها به گونه ای فراگیر گسترش می یابد، در نتیجه، حکومت جهانی باید قادر به گسترش و مدیریت و تنظیم هدفمند این ارتباطات و هدایت آنها   در همه زمینه ها باشد.

بنابراین نگرش یک سویه همچون نگرش اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... به مساله جهانی سازی عاملی برای ایجاد ناهنجاریها و در نتیجه گسترش ناعدالتیها در جهان می گردد. به همین جهت مدیریت و هدایت همه جانبه جهانی سازی یک از خصوصیات مهم نگرش مهدوی به جهان به شمار می آید.

6 – بدون شک زمانی می توان از حکومت جهانی دم زد که مردم در برپایی آن با حاکمان هم داستان شوند و این بدون قانع سازی توده های مردم در سراسر دنیا بدست نمی آید. در نتیجه، پذیرش و عقیده مند شدن مردم به دستورالعملها را نیاز دارد، که این نیز، بدون تکیه بر مبانی عقلانی و اصول اخلاقی مشترک ممکن نیست. بر همین اساس است که با ظهور حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) همه مردم عالم و بلکه همه موجودات خوشحال می شوند.

و اگر بپذیریم که حکومت جهانی بدون حضور مردم نمی تواند محقق شود درمی یابیم که دست یابی به چنین حکومتی نیز بدون مشارکت عموم مردم جهان مقدور نخواهد بود. به همین دلیل باور مهدوی در دوران غیبت نیز عامل یک پارچه سازی و برای رسیدن به پذیرش عمومی و انقیاد در حکومت جهانی به شمار می آید. در نتیجه امروز شعار" جهانی سازی مهدوی تنها راه نجات " تنها استراتژی کشورهای اسلامی در رسیدن به جهانی پر از صلح و دوستی خواهد بود.

 

روابط عمومی بازدید : 440 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (0)

آرمانشهر اسلامی چیست ؟ 

1. شهر، شأن واقعى انسان در مقام خليفه الهى

برخى آيات قرآن كريم به نحوى به مقام انسان در جهان هستى اشاره دارند. انسان به مناسبت مقام خليفه الهى خود، مكان زيستى متناسب با مقام خود را می‌طلبد؛ آرمان‌شهر اسلامى در پاسخ به اين نياز شهرى متناسب با شأن حقيقى آدمى است. در آرمان‌شهر اسلامى، اين آدمى است كه بر محيط مصنوع تسلط دارد و نه محيط مصنوع بر آدمى. در آرمان‌شهر اسلامى تأكيد بر تمامى ابعاد وجودى آدمى است و نه انحصاراً بر بعد مادى وى. فضاهاى آرمان‌شهر اسلامى در تناسب با شأن واقعى انسان، با پرداختن به ابعاد انسانى، محيط زيست و... القاى احساس قربت است نه غربت. آرمان‌شهر اسلامى در تلاش بر تداعى مفاهيم و معانى‌اى است كه بر ارتقاء معنوى و مادى انسان بيفزايد.


2. احسان و نيکي به هم نوع

يکي از ويژگي‌های آرمان‌شهر اسلامي احسان و نيكي به هم نوع می‌باشد. در تفكر اسلامي، همه بندگان خدايند و برترين آن‌ها كسي است كه بيش از ديگران احسان كند. پيامبر اكرم(ص) می‌فرمايد: مردم نان خور خدايند، پس محبوب ترين مردم نزد خداي عزيز و بلندمرتبه كسي است كه به نان خوران خدا سود رساند.


براي رسيدن به شهر فاضله مطلوب، افزون بر عدالت، احسان نيز لازم است. ويژگي برقراري عدالت در بين عموم آن است که حقوق همه مردم را تامين ميسازد و ريشه‌های دشمني و طغيان‌گري را از بين می‌برد و احسان دل‌های مردم را به هم نزديك مي‏کند. احسان در اصل نوعي حس مسئوليت در برابر هم نوع می‌باشد به طوري که پيامبر گرامي اسلام(ص) آن را شرط مسلماني دانسته و می‌فرمايد: هركس صداي مردي را بشنود که از مسلمانان درخواست كمك كرده و پاسخش ندهد مسلمان نيست.


در این‌جا ذکر اين نکته جالب است که پيامبر رحمت شرط مسلماني را براي کمک خواهنده ذکر نمی‌کنند و اين کمک خواهنده می‌تواند غير مسلمان باشد.


3. شهر اصلاح

در آرمان‌شهر اسلامى، اصلاح و عدم فساد از صفات و ويژگي‌هاى خاص بستر شهرى است. تذكر خداوند بر عمل صالحان در كنار ايمان و اصلاح زمين، از مطالبي است كه در كتاب جاويد خداوند تكرار گشته است. آرمان‌شهر اسلامى كه در پى تحقق شهر فاضله خداگونه زمينى است؛ در اصلاح زمين و پاسداشت ميراث مشترك تمدن‌ها مى‏کوشد و به ترميم ارتباط گسسته انسان و طبيعت بر مي‏آيد.


4. شهر امن

يکي از ويژگي‌های مهم يک شهر امنيت آن است. آرمان‌شهر اسلامى، شهر امنيت و صلح و اطمينان خاطر است. ايمان و مؤمن نيز از ريشه امن هستند. وجود ايمان و افراد مؤمن در شهر آرمانى اسلامى، حكايت از امن بودن شهر دارد و بالعكس (3). آرمان‌شهر اسلامى امنيت را در نظر و عمل براى شهروندان فراهم می‌آورد. امنيت رشد و تعالى در آرمان‌شهر اسلامى موجود است. آرمان‌شهر اسلامى شهر امنيت و صلح است. اطمينان خاطر جسم و روح شهروندان در عينيت و ذهنيت‌هاى شهرى جارى است.


1 ـ 5 ـ شهر حفىّ

حفىّ به معناى زندگى و حيات، ضد مرگ و نابودى، داراى روح، رشد و شكوفائى و بارورى است. در آرمان‌شهر اسلامى، همه چيز زنده است و در پى شكوفائى و بالندگى در رسيدن به هدفى واحد (قرب الهى). اين زنده بودن هم حكايت از سر زندگى معنائى و روحى و روانى ساكنان آن است و هم نشان از كاربرد گزاره تكنولوژيكى در تمامى اجزاى شهرى همگون با طبيعت و محيط زيست شهرى دارد. آرمان‌شهر اسلامى، شهر زندگى است شهري است که در آن زندگي طعم خاص خود را دارد و تمامي شهروندان از زندگي در آن لذت می‌برند.


1 ـ 6 ـ شهر ذكر و تذكر

از آنجا كه از اهداف بارى تعالى در آفرينش انسان، ذكر و تسبيح خالق متعال است؛ (ما خلقت الجن والانس الاّ ليعبدون)19 از اهداف آرمان‌شهر اسلامى، دادن تذكر مداوم به آدمى و يادآورى ذكر در همه ابعاد فضائى شهر است. هم تسلط كالبدى عناصر معنوى بر سيماى شهرى و هم همجوارى عناصر معنائى و محتوائى در تمامى اجزاى شهر، مى‏تواند به پيدايش و احياى شهر ذكر بينجامد. نمونه‏هاى خردتر فعلى، قرارگيرى تكايا در معابر و راسته‏هاى شهرى و نيز تسلط كالبدى مسجد به عنوان عنصرى اسلامى در شهرهاست. تلفيق تجسم عناصر طبيعى نظير آب و فضاى سبز و پوشش گياهى در فضاهاى زيستى و عناصر نمادين، امكان ذكر که همان به ياد خدا بودن است را مهيا مى‏نمايد.


1 ـ 7 ـ شهر شكر

مرحوم علامه طباطبائى در معناى شكر مى‏فرمايد: «شكر عبارت است از به كار بستن هر نعمتى در جاى خودش، به طورى كه نعمت، ولى نعمت را بهتر وانمود كند». لذا آرمان‌شهر اسلامى شهر شكر و بهره‏گيرى مناسب از محيط زيست، زيست بوم، استعدادها، پتانسيل‏ها و قابليت‌هاى مادى و معنوى است. پرهيز از كفران نعمت، اسراف و تبذير از جلوه‏هاى آرمان‌شهر اسلامى است.


1 ـ 8 ـ شهر طهارت و پاكى

تأكيد بر طهارت معنائى و محتوائى در ظاهر و باطن جزء ويژگي‌هاى آرمان‌شهر اسلامى است. همانطور كه پيكره شهرهاى مسلمين، با مجاورت مسجد (محل معنا)، مدرسه (محل آموزش) و بازار (محل ماده و كالا)، در هم آميخته‏اند؛ در آرمان‌شهر مطلوب اسلامى، تكيه بر «طيب» شهر پاكى و بهزيستى معنائى و محتوائى، ظاهرى و باطنى تأكيد شده است. اين پاكى مى‏تواند هم شهر سالم زيستى و سكونتى مادى باشد و هم پاكى روحانى و معنوى آرمان‌شهر را به همراه داشته باشد و نشان دهنده دور از هر گونه بيمارى، ناهنجارى و تهديد براي امنيت شهر باشد.


1 ـ 9 ـ شهر عدالت

برقرارى عدل و قسط از مهم‏ترين ويژگي‌هاى آرمان‌شهر اسلامى است. تعادل و اعتدال نيز از مفاهيم عدالت در آرمان‌شهر اسلامى است. در آرمان‌شهر اسلامى كه تحقق مكان زيستى مناسب در بازآفرينى اعمالى خدائى است؛ در پيروى از كلام پروردگار به برقرارى عينى عدالت و نيز قرار دادن مناسب هر چيز در جاى خود (معناى حقيقى عدل) و خلق مناسب فضاها با اندازه‏هاى مناسب اقدام مى‏نمايد. عدالت، واژه اى غريب نيست، اما حقيقتى قريب هم نيست. زمان بسيارى است كه بشر با اين رؤيا روز و شب كرده، ليكن جز زور و اختناق و ظلم و بيداد، نصيبى نبرده است و همواره در آرزوي زندگي در سايه آن بوده است. هنوز آهنگ سنگينى ناله‏هاى كودكانى كه به بيگارى كشيده شده‏اند، زنانى كه همسران خود را با بى‏عدالتى از دست داده اند، مادراني که فرزندان شيرين زبان خود را با وحشي گري متجاوزان بر لب تيغ ديده‏اند و مردانى كه به اجبار و نه به اختيار كمر در برابر ظلم ظالم بيدادگر خم كرده‏اند در گوش تاريخ است.


هنوز اشك‏هاى ريزان و قلب‌هاى داغ‏ديده، هراس‏هاى قالب تهى‏كن و نفس‏هاى حبس شده در سينه آزادمردان، ضجه‏هاى دردناك و دردهاى بى درمان، زخم‏هاى بى مرهم و نا اميدي‏هاى بى پايان، نگاه‏هاى خسته و منتظر، دست‏هاى لرزان و بى رمق، لب‏هاى خشكيده و تشنه، بدن‏هاى رنجور و زجر كشيده، انسان سراپا ظلم و بيداد ديده، هنوز اين همه در خاطره تاريخ زنده است و اگر تاريخ با يادبود اين حجم عظيم از نامردمى، هنوز پا بر جا ايستاده و قالب تهى نمى‏كند، به دليل آن است كه مى‏خواهد كسى را بيابد و تمام رنج‏هاى مدفون در خويش را در گوش او نجوا كند.


بسيار در طول تاريخ شنيده ايم كه انسان‏هاى بسيارى با انديشه عدالت و فرياد دادخواهى انسان‏ها، اين حقيقت را زنده و جاودان ساخته اند، اما تلاش عملى آنان در راه برقرارى عدالت، در بيشتر موارد كم ثمر و يا بى ثمر بوده و عدالت در معناى حقيقى آن، همچنان در رؤيا است و غير از ظهور منجي نيز رسيدن به آن غير ممکن است. چقدر سخت است اين روياي شيرين تحقق نيابد رؤيايى كه تمامى اجزاء وجودي انسان در تمام طول تاريخ، با آن عجين شده و نگاه پر انتظار او در تعبير آن خسته و كم سو گشته است.


بارها و بارها با زنگ حوادث مختلف، تپش قلبش فزونى يافته، اما زمانى كه پلك از اين خواب شيرين برداشته، جز سياهى و تباهى مستكبران و ظالمان چيزى در پيش روى نديده.هر چه بر شماره اوراق تاريخ افزون گردد، از شماره انتظارمان خواهد كاست و اين همان چراغ اميدى است كه قرن‌ها و قرن‌هاست در دل انسان‌ها به عشق آمدن آن منجى، روشن و فروزان است. به عشق او، كه نامش عدل است و كلامش عدل و راهش عدل. او کسي است كه حكومتش، حكومت عدالت است و اين گم شده بشريت را در فرجام تاريخ بدو باز خواهد گردانددر خصوصيات قيام و حكومت امام زمان(عج)، هيچ ويژگى به اندازه عدالت و قسط روشنى و نما ندارد.


آن قدر كه در روايات بر ويژگى عدالت گسترى آن غايب تاكيد شده، بر ساير مسائل چنين ابرامى نرفته است و اين، نشان دهنده برجستگى اين مهم در سازمان شهر فاضله اسلامى در دوران ظهور دارد. ده‌ها و بلكه صدها روايت در كتاب‌هاى مختلف روايى، بويژه، در كتاب منتخب الاثر و كمال الدين شيخ صدوق، در مورد عدالت گسترى آن حضرت وارد شده است.


در بسيارى از اين روايات، از آن امام همام، به عنوان مظهر و تجلى كامل عدالت ياد شده است. نام عدل كه بر آن مولى نهاده‌اند در واقع ترجمان كامل رسالت اوست.صاحب مكيال المكارم، در اثر شريف خود، در اين رابطه چنين می‌نويسد:عدل، آشكارترين صفات نيك آن امام است. براى همين (آن بزرگوار) در دعاى شب‌هاى رمضان، عدل ناميده شده است؛ «اللهم و صل على ولى امرك القائم المؤمل و العدل المنتظر»و در روايتي ديگر، همين عنوان را به گونه اى ديگر می‌يابيم؛ «السلام على القائم المنتظر و العدل المشتهر» در شهر فاضله اسلامى و در بستر ظهور آن منجى نيز، همه جا سخن از عدالت و قسط است. سخن از لبريز شدن زمين از عدل و داد است.


دامنه عدالت او، تا اقصى نقاط منازل و زواياى ناپيداى جامعه گسترده است، حتى عدالت و دادگرى همچون گرما و سرما در درون خانه هاى مردمان نفوذ می‌كند و مامن و مسكن وجود آنان را سامان می‌بخشد. و در روايات ظهور، عدالت، چنان عطش برانگيز و سيرى ناپذير و فراموش ناشدنى ترسيم گرديده است كه انسان را در اين گمان مى‏افكند كه اصولاً، جهان براى رسيدن به اين نقطه و فرجام، باقى مانده است و برنامه و تنظيم متعمدانه الهى بر اين است كه آخرين سطور تاريخ، با برگ‌هاى دادخواهى به انجام رسد و خداوند چنان بر اين مهم تاكيد دارد كه اگر حتى يك روز از عمر دنيا باقى مانده باشد، او آن را چنان طولانى خواهد كرد تا آن رؤياى موعود مردمان از راه رسد و درخت عدالت را بر ضمير آگاه تشنگان بكارد و جامعه بشرى را با آن گمشده خويش رو به رو سازد، زمين را از عدل و قسط سيراب كند و آن قدر بر باده عدالت بيفزايد كه جان آدميان از آن مدهوش گردد.


در سايه اين عدالت، هيچ انسانى در قيد بندگى و بردگى باقى نمى‏ماند، حقوق به يغما رفته انسان‌ها به آنها باز مى‏گردد، بندهاى پيدا و ناپيداى بندگى از سر و گردن انسان‌ها باز مى‏گردد و زمينه استثمار انسان از انسان به كلى برچيده مى‏شود، كارگزاران ظلم و بيداد، مورد بازخواست قرار مى‏گيرند، قاضيان و حاكمان كژ رفتار از مسؤوليت خويش، عزل مى‏شوند و زمين، از هر نوع خيانت و نادرستى پاك مى‏گردد، گردنكشان و مستكبران در هم كوبيده مى‏شوند و محرومان و مستضعفان در استرجاع حق خويش كامياب مى‏گردند.


ديگر ناله هيچ مظلومى در گلو خفه نمى‏گردد، اشك و آه هيچ دلسوخته اى بلند نمى‏گردد، هيچ انسانى شب هنگام آن گاه که همه جا را ظلمت فرا گرفته است ـ گرسنه سر بر بالين نمى‏گذارد و هيچ محرومى با كينه و دغدغه نا امنى، روزگار سپرى نمى‏كند.و اينها افسانه نيست، بلكه به راستى تمام آن چيزى است كه بر ما وعده داده‏اند و ما را در انتظار آن به برترين عبادت فراخوانده‏اند كه انتظار آمدن او، انتظار گام‌هاى عدالت است.


1 ـ 10 ـ شهر وحدت

وحدت فرد با جامعه، وحدت جامعه با محيط، وحدت اجزاء با هم در كل مجموعه، وحدت در نگرش، وحدت در بينش، وحدت در كالبد و سيماى شهرى، وحدت در پراكندگى يكسان و متناسب اجزاى شهرى (در عين توجه کامل به مفهوم عدالت)، وحدت مردم شهر با مسئولان و بالعكس، وحدت تفكر در رسيدن به خشنودى خالق يكتا، وحدت نظر و عمل؛ همگى نشانه‏هائى آشکار دليل بر وجود وحدت در آرمان‌شهر اسلامى است. آرمان‌شهر اسلامى وحدت خالق را با وحدت اجزاى خود به نمايش مى‌گذارد. آرمان‌شهر اسلامى، انعكاسى از يگانگى و توحيد خالق جهان را در خود نمود مى‌دهد.


1 ـ 11 ـ شهر سلامت و امنيت

شهر امن و سلام به اعتقاد روان شناسان، از مهم ترين نيازهاى اساسى بشر كه در هرم نيازهاى وى جايگاه ويژه اى دارد، نياز به امنيت است. البته اين نياز در ابعاد مختلفى تجلى می‌يابد، امنيت اخلاقى، امنيت اقتصادى، امنيت حقوقى، امنيت اجتماعى و امنيت خانوادگى و.... آنچه از حجم زيادى از روايات ظهور بر مى‏آيد، نشان مى‏دهد كه شهر فاضله اسلامى، شهر امن و سلام است، آن هم امنيت در معناى واقعى و در تمامى ابعاد آن.در روايتى از امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه «وعد الله الذين امنوامنكم....ليستخلفنهم فى الاءرض....و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا» می‌فرمايد: "نزلت فى القائم و اصحابه"؛وعده خداوند، مبنى بر اينكه وحشت و خوف مؤمنان را به امنيت و سلام تبديل مى‏كند، در زمان ظهور آن حضرت، معنى و مصداق كامل مى‏يابد و انسان‌ها در آن موعد شريف است كه مى‏توانند با قلبى آسوده و فارغ از هرگونه دغدغه اقتصادى، حقوقى، اخلاقى و اجتماعى سر بر بالين آرامش بگذارند و زندگانى دنيا را دور از خطرهاى دلهره آميز هميشگى ببينند. بنابراين، گردنه‏هاى پرخطر و پرنشيبى كه در زندگى هر انسان به واسطه روابط نادرست حاكم در اجتماع پديد مى‏آيد، در آرمان‌شهر اسلامى جايگاهى ندارد. اين نيز سعادتى است زمينى در يك شهر آرمانى و آسمانى.


1 ـ 12 ـ شهر تربيت

مي دانيم تمدن غرب، اساس پيشرفت خويش را بر مبناى توجه به انسان پايه گذارى كرده و انسان محورى و انسان مدارى، جزو نرم افزارهاى اساسى در پيشرفت غرب محسوب می‌گردند. اما همان انسان كه مقصود و غايت پيشرفت تلقى شده، همان انسان در تماميت وجوديش، در اين تمدن فراموش شده و بحران تمدن غرب، در ابعاد مختلف اخلاقى، اجتماعى و تربيتى آن مؤيد صريح اين غفلت و ناكامى است.انسانى كه فقط از يك سو نظاره شده و تنها ابعاد مادى وي مد نظر قرار گيرد، انسانى است كاريكاتورى و منقطع النسل و بالطبع، نمى‏توان او را در عالم خارج، انسان ناميد و مشكل غرب در همين برداشت نامناسب كوچك است !چندين قرن است كه براى آسايش تن، هر چه فرمول اقتصادى و سياسى به ياد داشته‏اند و هر چه امكانات علمى و تكنيكى در اختيار داشته اند، به استخدام در آورده‏اند، تا شايد بتوانند آسايش اين جهانى انسان را بدو باز گردانند، حال آن كه او، پس از اين همه تلاش، هيچ گونه آرامشى در خود نمى‏يابد، جهان را تنگ و تاريك و سرد مى‏بيند و در آن احساس حقارت و پوچى مى‏كند و اين جريان، به اعتقاد منتقدين درون اين نظام، جز به نابودى انسان نمى انجامد. و اين آن چيزى است كه بايد آن را انسان مدارى واژگونه، يا انسان‏گرايى نسيان‏گرانه ناميد.


همين معنى را از زبان يكى از منتقدان فرانسوى نظام غرب بازگو مى‏كنيم:"تمدن جديد كه به هنگام حركت آغازين خود مى‏خواست انسان‏گرا باشد و به انسان آنچنان اصالتى داد كه آغاز و انجام همه چيزش كرد، اكنون به ماجرائى اين چنين شگفت دچار شده است". در روزگار ما، تار و پود مفهوم انسان از هم گسسته است، به هر حال، تمدنى كه خود را انسان‏گرا مى‏ناميد، تمدني از آب در آمده است كه انسان (محور توجه خود) را تحقير مى‏كند و مى‏فريبد و سرانجام او را به ورطه نابودي اش مي‏کشاند.


تحقير آدمى در اين معنى و از اين راه است كه تمدن مذكور، انسان را به دستگاهى مركب از يك سلسله وظايف كمى و مادى و به ماشينى منحصرا توليد كننده و مصرف كننده تبديل نموده است.اما در آرمان‌شهر اسلامى، همان گونه كه ترسيم شد، فقط سخن از آسايش تن نيست. فقط سخن از وفور ثروت و رفاه مادى نيست، در تصوير مهندسان اين شهر، انسان فقط تن نيست، بلكه موجودى است داراى ابعاد مختلف كه تكامل و رشد او، در گرو رشد متوازن تمامى آن ابعاد است و آن بهشت زمينى تحقق نمى يابد مگر آن كه بارقه اى از آسمان نيز در آن حلول كند. تربيت و پرورش روح انسان‌ها و توجه به اختلال و فضائل روحى، كه از اساسى ترين برنامه‏هاى ظهور است، در همين راستا معنى مى‏يابد.


شهر فاضله، در عين حال كه شهر عدالت است، شهر رفاه و امنيت و آنچه ذکر شد نيز هست. در عين حالى كه شهر تربيت است، شهر سجايا و فضايل اخلاقي والاي انسانى نيز هست. در آن محيط، انسان‏هاى صالح تربيت مى‏يابند تا جامعه‏اى آرمانى و صالح بنا سازند. در آن جا، در كنار دست‏يابى انسان‌ها به غناى مالى، از غناى قلبى و روحى بهره مند مى‏گردند و در كنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به كمال اخلاق و فضيلت‏هاى انسانى راه مى‏يابند. كينه‏هاى اخلاقى از قلب‌ها ريشه‏كن مى‏گردد و دروغ و تزوير و نامردى در روابط اجتماعى جاى خود را به يك رويى و يك رنگى مى‏بخشد و به واقع، در چنين بسترى است كه رفاه و عدالت و امنيت نيز معنا و مفهوم و حقيقت خويش را باز مى‏يابند و جز با اين نگرش همه جانبه به انسان، و در كنار هم چيدن اجزاى حقيقى او در برابر هم، نمى توان به تعبير روياى هميشگى انسان در تاسيس آرمان‌شهر انسانى پرداخت.


1 ـ 13 ـ شهر رفاه

شهر فاضله اسلامى، شهر رفاه و آسايش همگانى است. رفاه و تنعم بدان سان كه ديگر نيازمند و صاحب حاجتى در سطح جامعه يافت نمى‏توان كرد. يك دليل مهم بر اين امر، توزيع عادلانه ثروت‌ها و منابع است. در شهر عدالت‏، كه حقوق انسان‌ها محور توجه و برنامه ريزى است، بالطبع بذر اين توجه، محصولى چون رفاه و برخوردارى همگانى از مواهب الهى در پى خواهد داشت. هم در تعاليم دينى و هم در آموزه‏هاى علمى و تجربى بشر، به وضوح، به اين واقعيت پي مي‏بريم که در صورتى جامعه از غنا و بهره‏مندي عمومى سرشار خواهد گشت كه پيشاپيش از عدالت سيراب گرديده باشد و مشكل كشورها در حال حاضر و در قرون و اعصار متمادى، كمبود منابع و مواهب طبيعى بر گستره خاك نبوده، بلكه توزيع نا عادلانه آنها بوده است.


آنچه در روايات ظهور، در اين خصوص آمده است، نشان مى‏دهد كه خواست‌ها و آرزوهاى مادى انسان، در جدول توجهات آرمان‌شهر اسلامى، نه تنها از ياد برده نشده، بلكه حتى در صدر توجه و عنايت قرار گرفته است و انسان‌ها، به دليل داشتن چنين خواست‌هايى، نه تنها مورد نكوهش قرار نگرفته‏اند، بلكه بر توجه خداوند در پاسخ به اين خواهش‏ها تاكيد فراوان شده است. پيامبر گرامى اسلام(ص) در اين باره می‌فرمايد: "در امت من، مهدى قيام كند....و در زمان او، مردم به چنان نعمت و برخوردارى و رفاه دست يابند كه در هيچ زمانى دست نيافته باشند". (و اين رفاه شامل تمامى انسان‌ها خواهد بود. (چه نيكوكار و چه بدكار) آسمان مكرر بر آنان ببارد (كنايه از وفور مواهب طبيعى الهي) و زمين چيزى از روييدني‏هاى خود را پنهان نسازد (تمامي مواهب زميني نيز بر اهل آن عرضه مي‏گردد).


در روايات ديگر سخن از كثرت مال، وفور نعمت‌ها، باران‌هاى پى در پى، سبك‏بارى و رهايى از بارهاى سنگين زندگى، آسودگى از رنج طلب كردن و نيافتن، سخنى از اداى قرض تمام مقروضين و اداى دين تمام صاحبان دين است، سخن از بى نيازى تمام انسان‌هاست و سخن از بذل و بخشش امام بر همگان است، به طورى كه از طلب مال و بخشش ديگران بى‏نياز گردند. در آنجا سخن از عمران و آبادى تمامى عرصه خاك است، به گونه اى كه چون آن حضرت قيام كند، همه خرابي‏ها را آباد كند، تمامى سطح زمين را از سرسبزى و نشاط و طراوت بپوشاند، گنج‌ها و معادن زمين، همگي مورد استخراج قرار گيرند و زمين آنچه را كه در درون مخفى داشته، براى رفاه و آسايش انسان‌ها به دست او خواهد سپرد.


1 ـ 14 ـ شهر علم

دوره ظهور، دوران گسترش علم و دانايى است و شهر فاضله اسلامى، شهر العلم است. با آمدن آن منجى حقيقى، همان گونه كه ظلم و بيداد جاى خود را به عدل و دادگرى مى‏سپارد و همان گونه كه نابساماني‏هاى مختلف اجتماعى به سامان مى‏گرايد، به همان ترتيب نيز، دانايى و فرزانگى جاي جهل و نادانى مى‏گيرد و جهان از نور عقل و دانش آكنده مى‏گردد. او، مى‏آيد تا همان طور كه جهان را لبريز از عدالت مى‏سازد، از دانايى و فرزانگى نيز سيراب سازد. نيروهاى عقلانى توده‌ها را تمركز مي‏بخشد و خردها و دريافت‏هاى آنان را به كمال رساند. علوم و دانش‏هايى كه در طول اعصار و قرون در پشت پرده‏ها، مكنون مانده، پراكنده مي‏سازد و مرزهاى دانايى و يادگيرى را تا سراپرده منازل و تا اعماق وجود تك تك انسان‌ها، اعم از زن و مرد می‌گستراند.


1 ـ 15 ـ شهر مستضعفان

يکي از مهمترين و پردغدغه ترين آلام جهان امروز مستضعفين هستند. کساني که به علل شناخته و ناشناخته با ديگران متفاوتند و آن استضعاف آنان است. گرچه تعبير فراواني از استعضاف می‌توان کرد که دو بعد مادي و معنوي دارد ولي در اين مقال بررسي استضعلف مادي است که موجب ظهور مشکلات فراوان و ناهنجاري‌های فراواني که هم اکنون نظاره گر آن هستيم می‌شود. يکي از ويژگي‌هاي خاص عصر ظهور، جابجايى قدرت و تغيير در ساختار آن است.


حكومت در شهر فاضله بدست توده هاى محروم و مستضعف جامعه است. آنان كه پيش از ظهور بار سنگين فقر و بيچارگى و نامردمى را تحمل كرده‏اند و اكنون در راستاى اجراى عدالت بايد به حق مسلم خويش در وراثت و پيشوايى زمين دست يابند.بدين سان، بهشت آسمان در زمين واقعيت مى‏يابد. با سيراب شدن زمين از عدالت، با برخوردارى همگان از رفاه و آسايش و امنيت، با اتساع وجودى انسان و بازيابى تمامى ابعاد وجودى وى در ظرف تربيت و پرورش، با گسترش علم و فرزانگى، با مشاركت توده هاى محروم در امر تصميم گيرى و تغيير ساختار سياسى جامعه.


1 ـ 16 ـ مودت و هم‌دلى

از ديگر ويژگي‌های جامعه شايسته ايماني، مودت، برادري و رحمت است و بر همين اساس قرآن همه مؤمنان را با هم برادر مي‏دانند. خداوند دشمني ميان مردم را از برجسته ترين ويژگي‌های جامعه جاهليت پيش از اسلام خوانده و الفت و برادري را ارمغان پيامبر(ص) و دين اسلام مي‏دانند. محبت و الفت زمينه اتحاد و هم‌دلي را فراهم مي‏كند.


نعمت هم‌دلي و الفت ميان قلب‌ها، برترين نعمت و بهترين پشتيبان جوامع است؛ نعمتي كه با ديگر نعمات قابل مقايسه و معاوضه نيست و با هيچ سرمايه مادي نمی‌توان آن را به دست آورد. در آداب اجتماعي اسلامي الفت و هم‌دلي و دوستي با يكديگر مورد تشويق بسيار قرار گرفته است. به طوري كه نبي اکرم(ص) مي‏فرمايد: "بهترين مؤمنان كسي است كه با مؤمنان الفت گيرد و در آن كس كه الفت نگيرد و يا زمينه الفت ديگران را فراهم نكند خير و بركتي نيست".



روابط عمومی بازدید : 520 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (0)

آرمان شهر مهدوي چیست ؟

2 ـ 1 ـ اتصال آرمان‌شهر اسلامى مهدوي به عالم شهود و غيب

آرمان‌شهر اسلامى مهدى موعود(عج)، تجسم كالبدى نقطه آرمانى انديشه‌هاى بشرى است. آرمان‌شهر حضرت ولی‌عصر(عج) هم امكان اتصال با آسمان‌ها و سيارات و كهكشان‌ها در سايه پيشرفت شگفت‌انگيز علوم به دست آن بزرگوار را داراست و هم امكان اتصال و حركت از جهان ماده به غيب و رسيدن به شهود معنا. و اين امر محقق نمی‌شود مگر در سايه تحقق امر «رجعت».


از امام پنج شيعيان حضرت محمد بن علي باقر(ع) ـ روايت شده است كه فرمود: "... بدانيد كه ذوالقرنين در انتخاب دو ابر رام و سركش مخيرگرديد و او ابر رام را برگزيد و ابر سركش، براى دوست و محبوب شما (مهدى) ذخيره گرديد، راوى گفت: سؤال كردم: ابر سركش كدام است؟ فرمود: ابرى كه در آن غرش رعد و صاعقه و يا برق وجود داشته باشد كه محبوب شما بر آن سوار مى‏گردد. بدانيد كه او بر ابر سوار گرديده و با اين وسائل بالا مى‏رود، وسائل آسمان‌ها و زمين‌هاى هفتگانه..." اين امر نشان از راهيابى آرمان‌شهر اسلامى مهدى موعود(عج) به آسمان‌ها و كهكشان‌ها و ارتباط با عوالم مادى بالا است. روايات متعدد آن در حد زياد و تواتر است. منظور از رجعت باز شدن دريچه‌هاى جهان غيب و جهان مرگ بر روى آدمى است و تعدادى از جهان مرگ به جهان مادى و حيات دوباره برمى‏گردند كه اين امر در زمان حضور و ظهور حضرت مهدى(عج) و در آرمان‌شهر اسلامى آن حضرت تحقق خواهد يافت.


در روايتى از ابوبصير از امام باقر(ع) نقل شده است: "امام باقر به من فرمود: مگر اهل عراق منكر رجعت هستند؟ گفتم: آرى فرمود: آيا قرآن نمى‌خوانند: «و روزى كه از هر امت دسته‌اى را برانگيزيم»." استفاده از اين تعبير قرآن که می‌فرمايد: و روزي که از هر امت دسته‌ای را بر می‌انگيزيم رجعت ائمه معصومين: می‌باشد. در روايت ديگرى از امام صادق(ع) درباره آيه ياد شده سؤال كردند: حضرت فرمود: "مردم درباره آن چه مى‏گويند؟ عرض كردم آنها مى‏گويند آيه راجع به قيامت است. فرمود: آيا خداوند در قيامت از هر امتى دسته‏اى را زنده مى‏گرداند و بقيه را به حال خود رها مى‌سازد؟! اين آيه قطعاً در مورد رجعت است و آيه مربوط به قيامت اين است: «جملگى آنها را محشور گردانيم بى‌آن‌كه كسى را فروگذاريم»" که اشارت اين آيه به مسئله رجعت در مقايسه با آيه‌ای که نشان دهنده قيامت است قابل تمايز است. در روايتى ديگر، زراره نقل کرده است از امام صادق(ع) هنگامي که درباره امور مهم رجعت و امثال آن پرسيدم حضرت فرمود: "آنچه از آن مى‏پرسيد هنوز وقتش نرسيده است. بلكه آنها تكذيب كردند آنچه را كه احاطه علمى به آن نداشتند و به تأويل آن نرسيده‌اند".


اين روايت‌ها همگى نشان از تحقق امورى بزرگ در آرمان‌شهر اسلامى حضرت ولی‌عصر(عج) دارد. رجعت نه تنها سبب گشوده شدن دريچه‌هاى نوين معرفت بشرى بر حقايق عالم غيب و شهود و معنا مى‏گردد؛ بلكه سبب بصيرت هر چه بيشتر شهروندان آرمان‌شهر بر مسائلى بزرگ چون «مرگ و زندگى» مى‌شود. تمامى زمين در سيطره جهانى مهدى موعود(عج) به صورت آرمان‌شهرى واحد جلوه‌گر مى‏گردد و تمامى زمين به سجود پروردگار خود مى‏شتابد. وظيفه ما در عصر غيبت آن بزرگوار، تلاش در انتظار فرج و تحقق و خلق آرمان‌شهر اسلامى است. تا زمين به نور پروردگارش روشن شود. «و اشرقت الارض بنور ربّها» (س 39 زمر ـ آ 69)


2 ـ 2 ـ تکامل شگرف علوم در زمان ظهور

در عصر ظهور، به جهت جهش علمى و پيشرفت فن آورى و صنعت، وسايل ارتباطات و اطلاعات آن قدر پيشرفته خواهد بود كه دنيا را همچون كف دست نشان مى‏دهد و براى آگاهى به اقصى نقاط كشور، نيازى به وسايل و ابزار ارتباطى امروزى نيست. از اين رو حكومت مركزى، نسبت‏به كل عالم ـ كه تحت‏ حكومت واحد او هستند ـ تسلط كامل دارد و به موقع و بدون فوت وقت، وارد عمل شده، مشكل را حل مى‏كند و هر گونه توطئه و فساد را در نطفه خفه مى‏سازد. بين امام مهدى(عج) و مردم، نامه رسانى وجود ندارد و مردم در هر نقطه‏اى از كره زمين، امام را مشاهده مى‏كنند و امام با آنان سخن مى‏گويد.


اين مساله، اختصاص به امام و رعيت ندارد، بلكه مردم عادى نيز با همديگر سخن مى‏گويند و همديگر را مشاهده مى‏كنند، در حالى كه يكى در مشرق عالم و ديگرى در مغرب آن است. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: "ان قائمنا اذا قام مد الله لشيعتنا فى اسماعهم و ابصارهم حتى لا يكون بينهم و بين القائم(ع) بريد، يكلمهم فيسمعون، و ينظرون اليه و هو فى مكانه"; هنگامى كه قائم ما قيام كند، خداوند آن چنان گوش و چشم شيعيان ما را تقويت مى‏كند كه ميان آنان و آن حضرت (رهبر و پيشوايان) نامه رسان نخواهد بود، با آنها سخن مى‏گويد و آنان سخنش را مى‏شنوند و او را مى‏بينند; در حالى كه او در مكان خويش است. و مردم در نقاط ديگر جهان.


با پيشرفت علم و تکنولوژي همه دستورها و برنامه‏ها با سيستم «شهود و حضور» ابلاغ و اجرا مى‏شود. امام صادق(ع) در گفتار ديگرى اين حقيقت را به طور بارزى تكميل فرموده است: "ان المؤمن فى زمان القائم و هو بالمشرق ليرى اخاه الذى فى المغرب وكذا الذى فى المغرب يرى اخاه الذى بالمشرق"; مؤمن در زمان حضرت مهدى(عج) در حالى كه در مشرق است‏ برادر خود را در مغرب مى‏بيند و همچنين كسى كه در مغرب است، برادرش را در مشرق مشاهده مى‏كند. بنابراين ارتباط مستقيم نه تنها در سطح حكومت، بلكه در ميان عموم نيز عملى مى‏شود.


در اين زمان پيوندهاى ظاهرى، جسمانى و معنوى دل‏ها را استحكام مى‏بخشد، به گونه‏اى كه جهان به راستى به شكل يك خانه و مردمش همچون اهل يك خانواده در مى‏آيند. همچنين در جاي ديگر ابوبصير از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود: "اذا تناهت الامور الى صاحب هذا الامر رفع الله تبارك و تعالى له كل منخفض من الارض و خفض له كل مرتفع حتى تكون الدنيا عنده بمنزلة راحته فايكم لو كانت فى راحته شعرة لم يبصرها"؛ از اين حديث چند چيز استنباط می‌شود: اول آنکه پيش از ظهور اين امکان وجود نداشته است و پس از ظهور حضرت و برقراري حکومت الهي اين امر محقق می‌شود. از کلمات «اذا تناهت الامور» و «صاحب هذه الامر» بر می‌آيد که اين امور توسط خداوند و بدست ايشان انجام می‌گيرد و از قوانين مادي تبعيت نمی‌کند و اين امر تنها و تنها اختصاص به امام عصر(عج) دارد.


و نکته سوم اين که از کلمه «دنيا» اسم برده شده است و نه «ارض» که با توجه به تفاوت اين دو کلمه منظور جهان شمول بودن امور و اينکه تمامي امور در اختيار آن حضرت قرار می‌گيرد. هنگامي که امور به صاحب اين امر محول می‌شود خداوند تبارک و تعالي براي او هر چيز پستي را مرتفع می‌سازد و هر بلندي را براي او پست می‌گرداند بطوريکه دنيا درنزد او مايه آرامش و راحتي باشد و حتي در اين راحتي مويي وجود ندارد که ديده نشود (همگي مورد عنايت قرار می‌گيرند).


2 ـ 3 ـ امنيت و سلامت در عصر ظهور

از روايات فراوان وارد شده می‌توان استنباط کرد که آرمان‌شهر اسلامى، شهر امن و سلام است; آن هم در معناى واقعى و در تمامى ابعاد آن. قرآن كريم به انسان‏ها و مؤمنان مستضعف، وعده چنين شهر امن و سلامت را داده و فرموده است: «زندگى شما پس از خوف تبديل به امن مى‏گردد» ولى تاكنون چنين امنيتى براى بشر در عالم تحقق پيدا نكرده است. و ائمه اطهار: در تفسير اين آيه فرموده‏اند: منظور، عصر ظهور حضرت قائم آل محمد(ص) است. قرآن کريم مى‏فرمايد: «وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم و يمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا» در اين آيه، سه وعده صريح و مهم به ايمان آورندگان (منتظران) داده شده است:


الف ـ استخلاف در زمين: حكومت در زمين به عنوان نمايندگى از خدا


ب ـ تمكين دين: نفوذ معنوى و حكومت دين (قوانين الهى) بر تمامى عرصه‏هاى زندگى


پ ـ تبديل خوف به امنيت: بر طرف شدن تمامى عوامل ترس و ناامنى و جايگزين شدن امنيت كامل و آرامش در همه روى زمين


امام زين العابدين(ع) فرموده است: "هم و الله شيعتنا اهل البيت‏ يفعل الله ذلك بهم على يدى رجل منا و هو مهدى هذه الامة"؛ اين گروه به خدا قسم همان پيروان ما هستند كه خداوند به وسيله مردى از خاندان ما، اين موضوع را تحقق مى‏بخشد و او مهدى اين امت است. از اين رو، مى‏گوييم شهر فاضله عصر ظهور، همان شهر امن و سلامت مورد وعده آيه ياد شده است.


2 ـ 4 ـ بهره گيرى از تمامى قابليت‌ها و قدرت‌ها و نيروهاى مادى در آرمان‌شهر حضرت مهدى موعود(عج)


در روايتى آمده است: «... زمين گنج‌هايش را براى او خارج مى‌سازد...» مراد از اين روايت بهره‏گيرى از تمامى قابليت‏ها و قدرت‏ها و نيروهاى مادى در آرمان‌شهر اسلامى مهدى موعود(عج) است. از ويژگي‏هاى اين نكته برخوردارى تمامى زمين از نعمت‌ها و نيز عمران و آبادى زمين است و نشانگر رفاه اقتصادى بى‌سابقه مردم زمين و اقناع آنان از موهبت‌های مادي است. همچنين از خاتم انبياء روايت شده است: "امت من در زمان مهدى از چنان نعمتى برخوردار مي‏شود كه مانند آن را هرگز برخوردار نشده باشند، آسمان باران بر سر آنان فرو ريزد و زمين هيچ گياهى را نگاه نداشته، مگر اينكه آن را مى‌روياند".


2 ـ 5 ـ تربيت در عصر ظهور

تربيت يکي از مسائل مهم و مبتلا به کنوني جامع انساني است. بشر در قرون اخير، براى آسايش تن، هر چه فرمول اقتصادى و سياسى و هر چه امكانات علمى و تكنيكى در اختيار داشته، به استخدام در آورده است تا شايد بتواند آسايش اين جهانى انسان را بدو باز گرداند. حال آن كه او، پس از اين همه تلاش، هيچ گونه آرامشى در خود نمى‏يابد. جهان را تنگ و تاريك و سرد مى‏بيند و در آن احساس حقارت و پوچى مى‏كند و اين حالت‏ به اعتقاد منتقدان درون اين نظام (انسان محورى و انسان‏مدارى)، جز به نابودى انسان نمى‏انجامد. اما در شهر فاضله اسلامى، تنها سخن از آسايش تن و وفور ثروت و رفاه مادى نيست، بلكه در تصوير مهندسان اين شهر فاضله، انسان موجودى است داراى ابعاد مختلف كه تكامل و رشد او در گرو رشد متوازن تمامى آن ابعاد است.


شهر فاضله و بهشت زمينى موعود، تحقق نمى‏يابد، مگر آن كه بارقه‏اى از آسمان در آن حلول كند. تربيت و پرورش روح انسان‏ها و توجه به اخلاق و فضايل معنوى ـ كه از اساسى‏ترين برنامه‏هاى ظهور است ـ در همين راستا معنا مى‏يابد. شهر فاضله در عين اين كه شهر عدالت است، شهر رفاه، امنيت، تربيت، سجايا و فضايل انسانى نيز هست. در آن محيط، انسان‏هاى صالح تربيت مى‏يابند تا جامعه‏اى آرمانى و صالح بنا نهند. انسان‏ها علاوه بر دستيابى به غناى مالى، از غناى قلبى و روحى نيز بهره‏مند خواهند شد و در كنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اكمال اخلاق و فضيلت‏هاى انسانى نيز راه خواهند يافت. كينه‏هاى اخلاقى از قلب‏ها ريشه كن مى‏گردد. دروغ، تزوير و نامردمى، در روابط اجتماعى، جاى خود را به يك رويى و يك رنگى مى‏بخشد. جز با اين نگرش همه جانبه به انسان و در كنار هم چيدن اجزاى حقيقى او نمى‏توان به تعبير رؤياى هميشگى انسان در تاسيس شهر فاضله انسانى دست‏يافت.


2 ـ 6 ـ تكامل شگرف علوم در آرمان‌شهر اسلامى مهدى موعود(عج)

در روايتى از امام جعفر صادق(ع) آمده است: "دانش بيست و هفت (شعبه و شاخه) است و مجموع آنچه پيامبران آورده‌اند دو حرف است و مردم تا آن روز بيش از دو حرف را نمى‏دانند و چون قائم قيام كند بيست و پنج حرف بقيه را برون آورده و در ميان مردم منتشر مى‌سازد و بدين‌سان مجموع بيست و هفت جزء دانش را نشر مى‌دهد".


اين روايت حكايت از تحول علوم توسط آن حضرت و جهشى عظيم در پيشرفت زندگى بشريت در تمامى زواياى زندگى بشرى دارد.آرمان‌شهر اسلامى حضرت مهدى(عج)؛ شهر نهايت علوم و دانش بشرى است. ارتباطات جمعى، ابزارهاى بصرى، سيستم‌هاى اقتصادى، حكومتى، قضاوتى، اجتماعى و غيره همگى با تحولى عظيم در آرمان‌شهر روبرو مى‌شوند. آرمان‌شهر مهدى موعود(عج) تحقق ابعاد بهشت آسمانى در قالبى زمينى است.


2 ـ 7 ـ جهان شمول بودن حکومت حضرت مهدي(عج)

آرمان‌شهر حضرت مهدى موعود(عج)، آرمان‌شهرى جهانى است و همه زمين بر پهنه حكومت عدل و داد آن بزرگوار خواهد بود. دين اسلام در سراسر زمين احيا و جهان شمول خواهد گشت. دين و اخلاق در آرمان‌شهر حضرت مهدى موعود(عج) در تمامى اقوام و ملل يكسان خواهد بود و احكام اسلام قلمروئى به گستردگى جهان خواهد يافت. به موجب حديثى حضرت صاحب الزمان(عج)... به هنگام انقلاب احوال مردم و اوضاع متزلزل قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد.


چنان كه از ظلم و ستم پر شده باشد. ساكنان آسمان و زمين از حكومت او راضى خواهند بود. جهان شمولى آرمان‌شهر مهدى موعود(عج) و جهانى بودن حكومت آن حضرت سبب احياء دوباره اسلام و جهان شمولى آن، يكسانى دين در تمامى زمين، يكسان بودن دستورها و برچيده شدن دستورات متناقض، رهبريت يگانه زمين، انطباق مردم با احكام و فرمان‌ها و قوانين جهانى آرمان‌شهر دينى و... خواهد گرديد.


2 ـ 8 ـ حاکميت در آرمان‌شهر

پيشرفت‏ها در عصر ظهور، معلول عواملى است كه يكى از آنها وجود رهبرى معصوم، پاك و منزه از هر نوع عيب و نقص (از قبيل احساسات حيوانى، خشم، غضب بى‏جا، شهوت، كبر و غرور و خودخواهى) است. او فقط وابسته به خدا است و به همه ملت‏ها، جمعيت‏ها و نژادها، با چشم مهربانى و برابرى نگاه مى‏كند و فرقى بين اقوام و قبايل قائل نيست.


بين سياه و سفيد، آسيايى و آمريكايى و اروپايى و آفريقايى فرقى نمى‏گذارد و به همه با ديد يكسان مى‏نگرد. در حالى كه رهبران ديگر دنيا چنين نيستند، و عالى‏ترين همت آنان، استثمار ديگران و هضم يك جامعه در جامعه قوى‏تر و كوشش براى يك ملت است. آنها مى‏خواهند ملتى را فداى ملت ديگر كنند و ذخاير طبيعى ملت ضعيف را به نفع ملت‏خود تصاحب نمايند.


اما رهبران الهى چون وابسته به جمعيت ‏خاصى نبوده و خود را وابسته به خدايى مى‏دانند كه خالق و رازق همه است، هدفشان آسايش عمومى، آزادى گسترده و تشكيل يك سازمان عالى الهى است كه در سايه آن، بشر مانند افراد يك خانواده زندگى كنند و سفيد و سياه باهم برادر و برابر باشند. سرانجام اداره امور جهان، در كف با كفايت صالح‏ترين افراد بشر قرار خواهد گرفت و به بركت وجود آن حاكم معصوم الهى، بشريت از آسيب ظلم و ستم نجات يافته، از ترس فقر، پريشانى، ناامنى‏هاى گوناگون و بى‏عدالتى‏ها آزاد خواهد شد. اينك كه عالم به سوى يك آينده درخشان، تكامل روحانى و عقلانى، نظام مستحكم دينى و الهى، عصر صلح و صفا و برادرى و همكارى، پيش مى‏رود. حكومتى كه در شهر فاضله اسلامى و در عصر حاكميت امام مهدى(عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حكومت‏هاى موجود در عالم فرق دارد.


حاكم، نوع حكومت، قوانين و نظامات جارى در آن، هيچ شباهتى با حكومت‏هاى موجود در عالم ندارد؛ نوع حكومتش، الهى و بر مبناى ايمان به خداى يگانه و توحيد خالص است و هدفش متحد كردن جماعت‏ها و ملت‏ها، برداشتن ديوارهاى امتيازات و اعتبارات بيهوده، برقرار كردن توحيد كلمه، ايجاد همكارى و ارتباط بين مردم است. حاكم آن نيز امام معصوم، احيا كننده شريعت نبوى و مجرى قوانين اسلامى و دستورات الهى است. اسلام مى‏خواهد تمام اختلافات و جدايى‏ها را كه به نام‏هاى گوناگون پديد آمده، به وسيله عقيده توحيدى، از ميان بردارد. تمامى اختلافات نژادى، طبقاتى، ملى، وطنى، جغرافيايى، مسلكى، حزبى و زبانى بايد از ميان برود و سبب امتياز، افتخار و اعتبار نباشد و حتى در آن حكومت، اختلاف دينى هم بايد كنار گذاشته شود و همه، در زير پرچم اسلام تسليم فرمان خدا باشند.


اين همان حكومت واحد جهانى است كه كره زمين با يك حاكم، يك نوع حكومت و با يك شيوه و روش عادلانه اداره مى‏شود. اسلام براى بشر چنين حكومتى را پيش بينى كرده و در حدودى كه وظيفه تشريع است، مقدمات آن را فراهم ساخته و عملى شدن آن را موكول به آماده شدن زمينه كامل آن كرده است. اساسا حفظ يك انسان كامل به عنوان ولى الله الاعظم و نگه‏دارى آن در پشت پرده غيبت، براى تشكيل چنان حكومت واحد جهانى است، زيرا تشكيل چنان حكومتى، از عهده انسان‏هاى عادى خارج است.


2 ـ 10 ـ رفاه و آسايش

آرمان‌شهر مهدوي، آرمان‌شهر آسايش و رفاه همگانى است. نعمت‌های فراوان و رفاه در تمامي ابعاد آن به گونه‌ای خواهد بود كه ديگر نيازمندى در سطح جامعه يافت نمى‏شود، چون توزيع عادلانه منابع و ثروت جايى براى فقر و طبقه ضعيف باقى نمى‏گذارد. در آن جامعه، مانند جوامع كنونى عمل نمى‏شود كه بيش از هشتاد درصد ثروت جامعه، در دست كمتر از بيست درصد جامعه و بيست درصد آن در دست هشتاد درصد مردم باشد و در نتيجه طبقه مرفه و فقير پيدا شود. به علاوه در آن عصر، به جهت اجراى عدالت، نه آسمان از ريزش بركات خود بر مردم دريغ مى‏ورزد و نه زمين امساك مى‏كند، بلكه هرچه دارند در اختيار بشر قرار مى‏دهند.


از اين رو در آرمان‌شهر که محور همه امور عدالت و قسط است حقوق انسان‏ها محور توجه و برنامه‏ريزى است، بالطبع بذر اين توجه، محصولى چون رفاه و برخوردارى همگانى از موهبت‏هاى الهى را در پى خواهد داشت. اين موضوع در روايات اهل بيت: به خوبى تبيين شده است؛ «انه يبلغ سلطانه المشرق و المغرب و تظهر له الكنوز و لايبقى فى الارض خراب الا يعمره» حكومت او شرق و غرب جهان را فرا مى‏گيرد و گنج‏هاى زمين براى او ظاهر مى‏شود و در سرتاسر جهان جاى ويرانى باقى نخواهد ماند مگر اين كه آن را آباد خواهد ساخت‏.


امام صادق(ع) فرمود: "اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فى ايامه الجور و آمنت ‏به السبل و اخرجت الارض بركاتها ورد كل حق الى اهله... و حكم بين الناس بحكم داود و حكم محمد صلى الله عليه و آله و سلم فحينئذ تظهر الارض كنوزها وتبدى بركاتها ولايجد الرجل منكم يومئذ موضعا لصدقته ولا لبره لشمول الغنى جميع المؤمنين" وقتى كه قائم قيام كند، حكومت را براساس عدالت قرار مى‏دهد و ظلم و جور در دوران او برچيده مى‏شود و جاده‏ها در پرتو وجودش، امن و امان مى‏گردد، و زمين بركاتش را خارج مى‏سازد و هر حقى به صاحبش مى‏رسد، و در ميان مردم، همانند داود و محمد حكم و داورى مى‏كند.


در اين هنگام زمين گنج‏هايش را آشكار مى‏سازد و بركات خود را ظاهر مى‏كند و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمى‏يابد زيرا همه مؤمنان بى نياز و غنى خواهند شد. بيان ظاهر شدن بركات زمين و خارج شدن گنج‏ها، نشان مى‏دهد كه هم مساله زراعت و كشاورزى به اوج ترقى خود مى‏رسد و هم تمام منابع زير زمينى، كشف و مورد استفاده قرار مى‏گيرد. در آمد سرانه افراد، آن قدر بالا مى‏رود كه در هيچ جامعه‏اى، فقيرى پيدا نمى‏شود و همه به سر حد بى نيازى و خود كفايى مى‏رسند.


حضرت امير المومنين(ع) فرمود: "يزرع الانسان مدا، يخرج له سبعماة مد كما قال الله تعالى كمثل حبة انبتت ‏سبع سنابل فى كل سنبلة ماة حبة و الله يضاعف لمن يشاء"; [در عصر حضرت مهدى] انسان يك مد مى‏كارد و هفتصد مد برداشت مى‏كند، چنان كه مضمون آيه شريفه قرآن است‏. همچنين در جايي ديگر پيامبر اعظم خدا(ص) فرمود: "و يخرج له الارض افلاذ كبدها ويحثوالمال حثوا ولايعده عدا" زمين در آن عصر قطعات كبد خود را براى او بيرون مى‏فرستد و او ثروت بدون شماره و محاسبه در ميان مردم پخش مى‏كند.


و در جاي ديگر می‌فرمايد: "ابشركم بالمهدى يملا الارض قسطا كما ملئت جورا و ظلما، يرضى عنه سكان السماء و الارض يقسم المال صحاحا فقال رجل ما معنى صحاحا؟ قال: بالتسوية بين الناس، و يملا قلوب امة محمد غنى و يسعهم عدله حتى يامر مناديا ينادى يقول: من له بالمال حاجة فلا يقوم من الناس الا رجل واحد ثم يامر له بالمال فياخذ ثم يندم ويرد" شما را به ظهور حضرت مهدى(عج) بشارت مى‏دهم كه زمين را پر از عدالت مى‏كند، همان گونه كه پر از جور و ستم شده است.


ساكنان آسمان‌ها و زمين از او راضى مى‏شوند و اموال و ثروت‏ها را به طور صحيح تقسيم مى‏كند. شخصى پرسيد تقسيم صحيح ثروت چيست؟ فرمود: به طور مساوى در ميان مردم تقسيم شود و دل‏هاى پيروان محمد را پر از بى نيازى كند و عدالتش همه را فراگيرد، تا آن جا كه دستور دهد كسى با صداى بلند صدا زند كه هر كس نياز مالى دارد، برخيزد. هيچ كس جز يك نفر بر نمى‏خيرد، سپس امام دستور مى‏دهد مال قابل ملاحظه‏اى به او بدهند; اما او به زودى پشيمان مى‏شود كه چرا آزمند و حريص بوده است و مال را بر مى‏گردان.


2 ـ 11 ـ عدل

در اسلام، مساله عدل، از روز نخست در تمام زمينه‏ها مورد توجه و عنايت ‏بوده است، از بعد عقيدتى و دينى گرفته تا بعد فقهى و اجتماعى، از قرآن و سنت‏ بر مى‏آيد كه عدل و مظاهر آن، پسنديده و موجب خشنودى حضرت حق است; اما قدر و منزلت آن، به علت گستردگى و اقامه آن در سطح وسيع اجتماعى است; يعنى، مردم آن قدر به رشد معنوى و كمال روحى نايل گردند كه تمام افراد يا حداقل اكثر آنان، خواهان عدل باشند و خود عملا آن را به اجرا گذارند.


پيامبران الهى، در ماموريت آسمانى خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بين همه انسان‏ها بوده‏اند و مى‏خواستند مردم را طورى تربيت كنند كه آنان خود قسط و عدل را به پا دارند; نه آن كه به زور و قدرت حاكم به عدالت تن دهند. قرآن كريم مى‏فرمايد: "لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط"


از اين آيه استفاده مى‏شود كه پيامبران مى‏خواستند، مردم را طورى تربيت كنند تا خود، قيام به قسط نمايند و عدل را بر پا دارند; لذا فرمود: «ليقوم الناس بالقسط‏» و نفرمود: «ليقيموا الناس بالقسط‏» تا معنايش اين باشد كه پيامبران به عنوان حاكم عادل، مانند ساير زمامداران عادل، مردم را با نيروى نظامى و انتظامى و قدرت‏هاى اجرايى، به رعايت عدل وا دارند; زيرا فرق است‏ بين اين كه حاكمى خود عادل باشد و بخواهد در حكومت او عدل اجرا شود و به كسى ستم نگردد و بين آن كه مردم در جامعه، از نظر كمالات و درك عقلانى به جايى برسند كه خود اقامه عدل نمايند و بفهمند كه عدل برتر از ظلم است و در آنان كششى نسبت‏ به ظلم نباشد. به هر حال در اسلام و تعاليم الهى، عدل از جايگاه رفيعى برخوردار است تا جايى كه همه انسان‏ها مامور شده‏اند در تمام زمينه‏هاى زندگى خود ـ در اصول و فروع، در نظام اجتماعى و اقتصادى، سياسى و نظامى، در گفتار و كردار و... عدالت را مراعات كنند. در زير چند روايت ذکر شده است:


اعدلوا هو اقرب للتقوى: عدالت ورزيد كه عدالت ‏به تقوا نزديك‏تر است.


اذا قلتم فاعدلوا: وقتى سخن گفتيد به عدالت‏سخن گوييد.


و ان الله يامر بالعدل و الاحسان: خداى متعال به عدل و احسان امر مى‏كند.


2 ـ 12 ـ علم در عصر ظهور

عصر ظهور، زمان گسترش و شكوفايى علم و دانايى است، و شهر فاضله اسلامى، شهر علم و دانش است. با آمدن منجى عالم، همان گونه كه ظلم و بيداد جاى خود را به عدل و دادگرى مى‏سپارد، و نابسامانى‏هاى اجتماعى به سامان مى‏گرايد، جهل و نادانى نيز جاى خود را به علم و دانايى مى‏دهد و جهان از نور عقل و دانش آكنده مى‏شود. علوم و دانش‏هايى كه در طول اعصار و قرون در پشت پرده‏ها مكنون مانده بود، ابراز مى‏گردد و مرز دانايى و يادگيرى تا سراپرده منازل و اعماق وجود تك تك انسان‏ها، گسترش مى‏يابد. حضرت امام محمد باقر(ع) فرموده است: "اذا قام قائمنا وضع الله يده على رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و كملت ‏بها احلامهم" هنگامى كه قائم ما قيام كند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان مى‏گذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده تكميل مى‏كند.


بدين ترتيب، در پرتو ارشاد و هدايت ‏حضرت مهدى(عج) و در زير دست عنايت او، مغزها در مسير كمال به حركت در مى‏آيد و انديشه‏ها شكوفا مى‏شوند. كوته بينى‏ها، تنگ‏نظرى‏ها و افكار پست و پليد ـ كه سرچشمه بسيارى از تضادها و برخوردهاى خشونت‏آميز اجتماعى است ـ ، بر طرف مى‏گردد. مردمى بلند نظر، با افكارى باز و سينه‏هايى گشاده و همتى والا و بينشى وسيع، پرورش مى‏يابند، لذا تعبير پياده شدن 27 حرف علم به منصه ظهور می‌رسد.


2 ـ 13 ـ نظام سياسى مصلح‏

دولت مصلح حكومتى جهانى و فراگير است، و حكومت‏هاى جهانى به لحاظ مبناى غير الهى و ابزارهاى غير مشروع محكوم به نابودى مى‏باشند. پيش از هر فرضيه و گمان بايد پذيرفت كه محتوا و قالب سياسى در حكومت مصلح موعود نبايد و نمى‏تواند در نمونه‏هاى تاريخى مشابه داشته باشد. اعلان قرآن مبنى بر جاء الحق و زهق الباطل از نابودى هر باطل خبر مى‏دهد و برچيده شدن حكومت‏هاى سراسر جهان را كه در دايره باطل قرار دارند، نويد مى‏دهد.


اين بشارت از دو ديدگاه قابل تأمل است:

الف ـ دولت مصلح حكومتى جهانى و فراگير است؛


ب ـ حكومت‏هاى جهانى به لحاظ تئورى و عملى باطل بوده و مشمول نابودى توسط حضرتش مى‏گردند.


براساس روايت‏ها، ساختار حكومت مهدى مصلح از نوع هيچ يك از نظام‏هاى موجود نيست بلكه در دايره تمدن اسلامى و نشأت گرفته از قرآن و سنت معصومين(ع) است.


راه‌کارهاي علمي رسيدن به آرمان‌شهر

3 ـ 1 ـ آموزش و پرورش

اسلام، تعليم و تزكيه را درصدر برنامه‌های خود قرارداده است. به گونه‌ای كه از همان آغاز نزول وحي، آن را از وظايف اصلي و حتمي پيامبر به حساب می‌آورد. اسلام، آموزش و پرورش را تنها يك حق ندانسته، بلكه وظيفه هر مسلمان می‌داند. پيامبر گرامي اسلام می‌فرمايد: "به دنبال دانش بودن وظيفه هركس و بر هر مسلماني واجب است". بنابراين آموزش و پرورش در سرنوشت جامعه نقش اساسي دارد: زيرا بدون افراد صالح و سالم، جامعه صالح و شايسته پديد نمي‏آيد و مردم در صورتي راه صلاح را می‌پيمايند كه علاوه بر داشتن زمينه فردي درست در درون خود زمينه‌های خوشايند و جذاب را در جامعه ببينند. پس افزون بر طرح و برنامه، ساختن افراد شايسته از راه كارهاي ضروري رسيدن به شهر فاضله مطلوب است. بر اين اساس آموزش و پرورش مقدمه پرورش و خودسازي است و رستگاري در سايه خودسازي به دست می‌آيد:بي ترديد آن كس كه به تزكيه و پاكي نفس خود پرداخت رستگار گشت.


3 ـ 2 ـ تحريم عوامل فساد

از ديگر راه كارهاي اسلام براي حفظ سلامت جامعه و اعتماد متقابل مردم با يكديگر، تحريم اعمالي است كه سلامت جامعه را به خطر می‌افكند. اسلام از يك سو با تحريم اعمالي همچون دروغ، غيبت، تهمت، قمار، سرقت و مقرركردن كيفر براي برخي از آنها حد و مرزي براي رفتارهاي اجتماعي قرارداده و از سوي ديگر، افشاي گناهاني را كه سبب دريده شدن پرده عفت عمومي می‌شود جرم دانسته است. از ديدگاه اسلام، توبه كردن از گناهاني كه با حقوق مرتبط نيست. بلكه از حقوق الهي است ـ بر اعتراف نزد قاضي و حاكم شرع اعتراف و تقاضاي پاك شدن فرمود: اگر پوشانده بود و توبه می‌كرد برايش بهتر بودالبته تحريم عوامل فساد و امر به اجتناب از آن‌ها بدان معنا نيست كه فرد گوشه گيري را اختيار كند و از جامعه دور شود. حضرت محمد(ص) در سخنان خود گوشه گيري را فاقد ارزش دانسته و جداشدگان از جماعت مسلمانان از دايره اسلام خارج شمرده است. هيچ رهبانيت و گوشه گيري در اسلام نيست به راستي خداوند بلند مرتبه بر ما رهبانيت قرار نداده است. رهبانيت امت من همان جهاد در راه خداست. در جايي ديگر می‌فرمايد: هر كس از جماعت مسلمانان جدا شود، قيد اسلام را از گردن خود برداشته است.


3 ـ 3 ـ تحكيم روابط اجتماعي

خداوند براي تحقق اين اصل مهم، آداب اجتماعي ويژه‌ای وضع كرده است كه برخي از آنها عبارتند از:


الف ـ سلام كردن و دست دادن در آغاز ملاقات: آن گاه كه همديگر را ملاقات می‌كنيد بيش از هرگونه كلامي اول به همديگر سلام كنيد و مصافحه كنيد.


ب. رفق و مدارا: رسول خدا(ص) می‌فرمايد: "مدارا كردن با مردم نيمي از ايمان است و ملايم و نرم بودن با آنان نيمي از خوشي در زندگي".


پ: فروتني: پيامبر اسلام فرمودند: "خداوند به داود وحي كرد به راستي نزديك ترين مردم به خدا متواضعان هستند، همان طور كه دورترين مردم از خدا متكبرانند".


ت: احترام به ديگران: (به ويژه سالخوردگان)؛ رسول خدا در اين باره می‌فرمايند: "گرامي داشتن مسلمان پير و سالخورده، بزرگ شمردن خداست".


ث: زيارت ديد و بازديد برادر مومن فقط به خاطر خدا، رسول خدا می‌فرمايد: "هركس برادرش را به خاطر خدا و در راه خدا زيارت كند خداوند عزيز و بلندمرتبه گويد: مرا زيارت و ثواب و پاداشت بر عهده من است".


ج: برآوردن نيازهاي مادي و معنوي ديگران: امام صادق می‌فرمايد: "هركس از مؤمني مشكلي را برطرف كند. خداوند در روز رستاخيز براي قلبش گشايش ايجاد می‌كند".


3 ـ 4 ـ تعاون و همكاري عمومى

براي تحقق شهر فاضله مطلوب در اسلام، تعاون و همكاري گروهي، به عنوان يكي از اصول و راه كارهاي مهم مطرح می‌شود: خداوند متعال در قرآن می‌فرمايد: «بر نيكي و پرهيزگاري يكديگر را ياري كنيد و با همديگر همكاري كنيد".


3 ـ 5 ـ تقويت بنيان خانواده

از آنجا كه خانواده می‌تواند نقطه آغازين هر صلاح و فساد باشد و اجتماع از تركيب خانواده پديد می‌آيد، اسلام بيش ترين توجه خود را به خانواده معطوف داشته است. پيامبر اكرم(ص) در اين باره می‌فرمايد: "در اسلام هيچ بنايي نزد خدا محبوب تر از تشكيل خانواده نيست." مسلم است كه بقاي خانواده نيز همچون شكل گيري آن مهم و ضروري است. امام صادق مردم را به تلاش براي حفظ خانواده فراخوانده و مي‏فرمايد: "هيچ چيز نزد خداوند عزيز و بلند مرتبه، مبغوض تر از خانه‌ای نيست كه به خاطر تفرقه خراب شود". طبيعي است هنگامي كه خانواده براساس مودت و تفاهم متقابل شكل گيرد و پدر و مادر با هم تفاهم و تعاون و آگاهي، فضايي آرام و مطلوب براي رشد فرزندان پديد آورند، حركت عمومي جامعه به سوي صلاح و سعادت خواهد بود. بدين سبب اسلام براي پدر و مادر به عنوان دو ركن اساسي سرنوشت ساز خانواده مقامي والا و ارزشمند درنظر گرفته. آنان را داراي مسئوليتي حساس و ويژه می‌داند.

روابط عمومی بازدید : 561 جمعه 03 خرداد 1392 نظرات (1)
كمالي در گفتگو با مهر:
شكل گيري حماسه سياسي در فضاي مجازي/ کاربران در مقابله با توفان رسانه ای بصيرت داشته باشند

مشهد - خبرگزاري مهر: محقق و پژوهشگر عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات گفت: امروزه رسانه ها و کاربران و مخاطبان آن نقش پررنگی در شکل دهی حماسه مردمی در راستای تحقق حماسه سیاسی انتخابات 92 دارند و بايد بصیرت خود را در مقابله با توفان رسانه های انتخاباتی تقویت کنند.

نوید کمالی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار كرد: قرن حاضر موسوم به عصر اطلاعات و جهانی شدن است و رسانه به عنوان عامل برقرار کننده ارتباط بین مخاطبین و گروههای مختلف در شکل دهی عصر حاضر نقش به سزایی دارد.

وي افزود: خوشبختانه جامعه اسلامی ایران نیز نقش رسانه ها را در توسعه و پیشرفت کشور پذیرفته و توجه ویژه ای به آن داشته است به عنوان مثال که یکی از اولین اقدامات نظام جمهوری اسلامی در اولین روزهای باشکوه پیروزی انقلاب، اسلامی سازی رسانه های ملی از جمله رادیو و تلویزیون بود.

وي عنوان كرد: رسانه ها زیربنای شکل دهی جامعه مترقی و توسعه یافته اند زیرا رسانه بخشی از جامعه اطلاعاتی است و بنا بر تعاریف جهانی جامعه بدون رسانه فرصتی برای پیشرفت و ترقی ندارد.

كمالي گفت: رسانه های اجتماعی با نشر دانش و دانایی در بین اقشار مردم از گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی، سطح آگاهی جامعه نسبت به وضعیت و جایگاه خود و چشم اندازهای آتی باز می کند.

اين پژوهشگر حوزه فناوري اطلاعات گفت: در طی 35 سال اخیر که از انقلاب شکوهمند اسلامی ما می گذرد تفاوتی که ایجاد شده است سطح کیفیت و اثربخشی رسانه ها است، به عبارتی یک روزنامه محبوب در سریعترین حالت ممکن با یک روز تاخیر اخبار رویدادها را به اطلاع مخاطبین خود می رساند اما امروزه سرعت نشر به دقیقه و ثانیه افزایش یافته است به عبارتی سرعت نشر اطلاعات و آگاهی ها، جریان دسترسی به اطلاعات را برای مخاطبین را سرعت بخشیده است.

كمالي اظهاركرد: امروز اینترنت و رسانه های مختلف مبتنی بر آن توانسته اند بر خلاف رسانه ای کلاسیک و سنتی به صورت برخط و هم زمان حجم عظیمی از اطلاعات را منتشر کنند و علاوه بر آن بازخوردهای هر خبر و اطلاعات را نیز از مخاطبین دریافت کرده و منتشر كنند که این عامل سبب شده است که رسانه های عصر جدید رسانه های تعاملی نامیده شوند.

90 درصد کاربران اینترنت واجد شرایط رای دادن هستند

وي افزود: انتخابات اخیر و شکل گیری دهها رسانه مبتنی بر آن خود نشان دهنده این واقعیت است که در ایران نیز گروه های سیاسی این واقعیت را پذیرفته اند که فضای مجازی نقش بسزایی در شکل دهی نگاه و نگرش جامعه ایرانی دارد.

كمالي گفت: امروز بر طبق جدیدترین آمارهای منتشر شده حدود 45 میلیون و 5 هزار و 444 کاربر در کشور به طور رسمی موجود است که حاکی از جایگاه اول ایران در سطح خاورمیانه از لحاظ تعداد کاربران اینترنت است.

اين محقق عرصه فناوري ارتباطات و اطلاعات افزود: 97 درصد کاربران اینترنت کشور سنی بالاتر از 10 سال دارند که در این بین در حدود بیش از 90 درصد جامعه کاربران اینترنت واجد شرایط حق انتخاب و شرکت در انتخابات هستند.

وي عنوان كرد: در این جامعه 46 میلیونی 40 درصد کاربران را جوانان تشکیل می دهند که به نوبه خود آینده سازان ایران اسلامی خواهند بود.

20 ميليون جوان ايراني كاربر رسانه هاي اجتماعي

وي يادآور شد: در کشور حدود  76 میلیونی ایران اسلامی اهمیت فضای مجازی و رسانه های اینترنتی زمانی اهمیت ویژه ای می یابد که در می یابیم در حدود 20 میلیون جوان ایرانی جزء کاربران و مخاطبین رسانه های اجتماعی  در فضای اینترنت اند.

وي بيان كرد: در عصر انفجار اطلاعات رسانه های مجازی قادر هستند کاربران خود را در معرض بمباران اطلاعات سازنده و مخرب مختلف قرار دهند که سرآغاز تهدید نرم و به تعبیر رهبر حکیم انقلاب جنگ نرم از این قابلیت رسانه های مجازی نشات می گیرد .

وي افزود: حرکت در مسیر آگاه سازي جامعه و آموزش همگاني و توسعه مشاركت در پرتو رشد و شتاب روزافزون رسانه ها نوین اهميت فراوانی دارد و نقش اطلاع رساني به مردم و بالا بردن سطح آگاهی جامعه از اهم وظايف وسايل ارتباط جمعي است .

كمالي گفت: شاید جهان امروز را دهکده جهانی بنامند اما بنده معتقدیم رشد ارتباطات در فضای هزاره جدید جهان و جامعه بشری را بسیار بزرگتر از آن چه که بود کرده است.

وي ادامه داد: با مراعات و لحاظ کردن جنبه های مثبت و منفی کارکرد رسانه های نوظهور، این پدیده می تواند با همت محتواسازان با بصیرت سبب وحدت، همبستگی و وفاق ملی شود که این خود موجبات خلق حماسه سیاسی خرداد 92 خواهد شد. 

وي افزود: فضای مجازی به عنوان پدیده‌ای است كه به موازات و در عرض زندگی واقعی تحقق می‌یابد و فعالین و کاربران آن در فضای شبكه‌های به هم پیوسته‌ ، به تبادل نظرات و اشتراك‌گذاری افكار و عقاید خود می‌پردازند.

شبكه‌های اجتماعی خاستگاه گفتمان‌های مجازی

وي عنوان كرد: در سطح جهان فعالترین محیط‌های فضای مجازی، كه در آن تعاملات انسانی شكل می‌گیرد، شبكه‌های اجتماعی و وبلاگها هستند لذا این بسترها را خاستگاه گفتمان‌های مجازی می نامند.

كمالي بيان كرد: در یک نگاه حداقلی و بنا بر آمارهای منتشر شده بیش از 2 میلیون وبلاگ فارسی و بیش از 20 میلیون کاربر عضو شبکه های اجتماعی داریم هرچند برخی منابع از عضویت 85 درصد کاربران فعال فضای مجازی در شبکه های اجتماعی خبر می دهند.

اين فعال عرصه فناوري اطلاعات اظهاركرد: آسان بودن فرایند نشر اطلاعات و عقاید در فضای مجازی نباید عاملی شود تا هر نویسنده و حتی وبلاگ نویسی با نشر محتوا و مطالبی دشمن پسند در این ایامی که دشمنان نظام مقدس ما به دنبال ضربه زدن به مشارکت مردمی و جلوگیری از خلق حماسه سیاسی اقدام کند.

كمالي گفت: امروز باید پذیرفت که فضای اینترنت در رقابت تنگاتنگ با رسانه ای شنیداری و تصویری است و بدلیل قابلیت های تعاملی آن می تواند اثربخش ترین رسانه در راستا خلق حماسه سیاسی محسوب شود.

وي افزود: باید جوانان و اقشار فعال عرصه فضای مجازی به خصوص افسران جنگ نرم باید با تقویت حضور خود خصوصا در شبکه های اجتماعی و تولید محتواهای سازنده و غنی به دور از اختلاف افکنی های مد نظر معاندان انقلاب زمینه را برای حضور حداکثری ملت ایران اماده کنند.

دانشجويان افسران جنگ نرم در فضاي مجازي

عضو انجمن الكترونيك ايران گفت: خوشبختانه حامیان گفتمان ارزشهای انقلاب اسلامی به خصوص دانشجویان در سالهای اخیر نقش خود در فضای مجازی را در قالب افسران جنگ نرم تقویت كرده اند و بر خلاف سال 88 امروز گفتمان ولایت پررنگ ترین گفتمان رایج و محبوب در فضای مجازی است.

وي افزود: در دوران فتنه 88 در فضای شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک صحبت از گفتمان انقلاب و ارزشهای آن با حمله تند کاربران ناآگاه و معاند روبرو می شد اما با گذشت 4 سال و آگاه سازی های صورت گرفته محبوبترن کاربران این وبسایتها کاربران ارزشی ودوست داران نظام هستند.

وي گفت: برخلاف گذشته امروز گفتمانهایی مترقی و سازنده مانند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پیشرفت و عدالت، پایداری  و حیات طیبه در فضای انتخاباتی و بین کاربران فضای مجازی رایج و محبوب است که نشان از رشد سطح آگاهی و بصیرت جامعه ایرانی خصوصا جوانان دارد.

شكل گيري حماسه سياسي در دنياي سايبري

وي افزود: بررسی شبکه های اجتماعی و رسانه های اینترنتی در روزهای اخیر حاکی از شکل گیری حماسه سیاسی در فضای مجازی است که تبلور آن را در حضور حداکثری جوانان و امت با بصیرت ایران در انتخابات شاهد خواهیم بود.

كمالي گفت: تبعیت از قانون و حفظ حرمت و احترام به همه کاندیداهای مورد تایید انقلاب و نظام و در راس آنها شورای محترم نگهبان باید سرلوحه فعالیتهای محتواسازان و فعالین فضای مجازی و بطور خاص وبلاگ نویسان باشد.

وي افزود: با تدابیر و راهنمایهای رهبر عزیز انقلاب در حمایت از افسران جنگ نرم امیدوارم فضای مجازی بستری در راستای تحقق آرمان پیشرفت و عدالت اسلامی و زمینه سازی برای شکل گیری حیات طیبه اسلامی شود.

روابط عمومی بازدید : 439 سه شنبه 31 اردیبهشت 1392 نظرات (1)

به گزارش خبرنگار مهر، برگزیدگان نخستین جشنواره تفکر و خلاقیت اسلامی جمعه شب در مراسم برگزاری پنجمین همایش ملی طب کلنگر با حضور مسئولان استانی و کشوری تقدیر شدند .

در اولین دوره برگزاری این جشنواره آقایان نوید کمالی، سید علی اکبر حسینی به عنوان برگزیدگان جشنواره تفکر و خلاقیت اسلامی معرفی شدند .

آقایان نوید کمالی و سید علی اکبر حسینی بدلیل ارائه خدمات شایان توجه به مناطق محروم کشور و تلاش در عرصه رفع محرومیتهای فرهنگی و آموزشی مناطق کمتر توسعه یافته و ارتقاء اقتصاد روستایی به عنوان اولین برگزیدگان حوزه فاوا این جشنواره در کشور معرفی شدند .

نوید کمالی محقق و پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و بنیانگذار توسعه فناوری اطلاعات در مناطق محروم خراسان رضوی پس از دریافت این تندیس  عنوان کرد: کاروان علم و معرفت ایران زمین در مسیری هموار به سوی چشم انداز 1404 و دورتر از آن به سوی احیای فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی حرکتی پرشتاب و پر امید دارد .

وی افزود: موفقیتهای پی در پی جوانان و دانشمندان ایرانی در صحنه های ملی و بین المللی و حیریت جهانیان علی رغم تحریمهای گوناگون ضد علمی انحصارگرایان شاهدی بر این مدعاست .

وی بیان کرد: آمریکا و دیگر انحصارگرایان جهان چه بخواهد و چه نخواهند جوانان ایران اسلامی با سرعتی بیش از پیش به سوی اقتدار علمی و فناوری در خدمت بشر پیش می روند و به تحریم ها و محدودیتهای علمی و اطلاعاتی کمترین توجهی نمی کنند .

کمالی عنوان کرد: دهه 90 دهه کمال یابی و کارآمدی جمهوری اسلامی ایران است که خوشبختانه بدلیل سیاستگذاریهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب امروزه در اوج تحریم های بین المللی ما اوج عزت و اقتدار ملی را تجربه می کنیم .

این محقق و پژوهشگر افزود: ملت ما امروزه وارث گذشته ای بزرگ و شکوهمند هستند که امروزه در قالب برنامه چشم انداز و احیای تمدن اسلامی حرکت می کند .

بنیانگذار توسعه فناوری اطلاعات در مناطق محروم خراسان رضوی  ادامه داد: برای بهبود شرایط اقتصادی کشور امروزه باید جهاد علمی را در کشور تقویت نماییم زیرا تاریخ نشان داده است که تنها با تکیه بر دانش و علم است که می توان قدرت و ثروت را به کشور سرازیر کرد.

لوگو ستاد حیات طیبه

کمالی افزود: در صورت انسجام جامعه علمی و اجرایی کشور سند چشم انداز افق 1404 به عنوان یک راهنمای گام به گام می تواند ملت ما را بسوی کمال و اقتدار روزافزون هدایت کند.

وی ادامه داد: امروز با مدیریت انقلابی فناوری اطلاعات توانسته است بستری برای توسعه پایدار جامعه اسلامی ما مهیا سازد از این رو بطور مثال امروزه با کمترین هزینه قادریم بیشترین خدمات آموزشی را به هموطنان خود ارائه دهیم .

وی اظهارکرد: فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک، عدالت خدمت رسانی یکسان به همه هم میهنان در هرنقطه کشور را موجب شده است از این روبستر فناوری اطلاعات زمینه ساز حفظ کرامت انسانها در حوزه های مختلف اجتماع گشته است.

روابط عمومی بازدید : 396 سه شنبه 31 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌
اولاً تشكر ميكنم از همه‌ى برادران و خواهران كه در بخشهاى مختلف - و همه هم لازم - مشغول كار و تلاش هستيد؛ چه بخش مربوط به نماز، چه زكات، چه تفسير، چه مهدويت و چه بقيه‌ى آنچه كه جناب آقاى قرائتى بيان كردند. همه‌ى اينها كارهاى مهمى است، كارهاى لازمى است و حقاً و انصافاً كار در اين بخشها يك انفاق حقيقى و صدقه‌ى مقبوله‌ى عنداللَّه تعالى است ان‌شاءاللَّه. از همه متشكريم، ولى بالخصوص از جناب آقاى قرائتى لازم است تشكر كنيم. تشكر كه نه؛ چون كار، كار خداست، براى خداست، ان‌شاءاللَّه خداوند بايد از ايشان و همكارانشان تشكر كند؛ لكن قدردانى بايد بكنيم. من اين چند جمله را در جمع شما برادران و خواهران بگويم:

آقاى قرائتى يك نمونه‌ى بسيار خوب و درس‌آموزى است خود ايشان. اولاً كارهائى را كه ايشان مباشر آنها شد، دنبال آنها رفت، همه‌اش خلأهائى بود كه وجود داشت؛ ايشان خلأها را پر كرده؛ خيلى ارزش دارد. بعضى كارها خوبند، اما تكرارى‌اند. اگر كسى توانست نيازها را، خلأها را پيدا كند، بشناسد و همت بگمارد بر اينكه اين خلأها را پر كند، اين ارزش مضاعفى دارد. ايشان اينجور عمل كرده است؛ هم در قضيه‌ى نماز - نمازِ با اين عظمت، با اين اهميت، ركن دين، مايه‌ى قبول همه‌ى اعمال انسان، اين مورد بى‌اعتنائى قرار بگيرد در جامعه، توجه لازم به آن نشود. اين، خيلى خلأ بزرگى است - ايشان به اين خلأ پرداخت، هم مسئله‌ى زكات، كه واقعاً در جامعه‌ى ما مطرح نبود و خود اين مطرح نبودن يك نقطه‌ى ضعف بود، يك نقيصه بود، ايشان همت كرد، وارد شد؛ همه جا برو، همه جا بگو، به همه اصرار كن، خسته نشو، تا اين به جريان بيفتد. قضيه‌ى تفسير همين جور است، قضيه‌ى مهدويت و بقيه‌ى قضايائى كه حالا ايشان دنبال ميكنند؛ اين يك نكته است در كار آقاى قرائتى عزيز و محترممان.

نكته‌ى دوم كه اهميت آن از نكته‌ى اول بيشتر هم هست، صفا و خلوص ايشان است. خود اين صفا هم موجب شده است كه ايشان بتواند كارها را پيش ببرد. خداى متعال با نيتهاى خالص همراه است؛ خلوص نيت تأثير عجيبى دارد در پيشرفت كارهائى كه با اين نيت انجام ميگيرد. اين هم يك نكته است؛ خيلى مهم است.

من اينها را عرض كردم نه براى خاطر اينكه حالا بخواهيم از يكى تجليل كنيم يا يكى را بزرگ كنيم. اينها كه نه مورد احتياج و انتظار آقاى قرائتى است، نه ما دنبال اين چيزها هستيم؛ ميخواهيم اينجور كار كردن براى ما - براى همه‌مان، بخصوص ما طلبه‌ها - الگو بشود؛ يعنى اينجور حركت كنيم؛ نه اينكه حالا همين كارها را بكنيم؛ بلكه به اين معنا كه بگرديم دنبال خلأها، دنبال آنچه كه نياز به آن هست، اينها را پيدا كنيم. هر كسى ذوقى دارد، استعدادى دارد، توانائى‌هايى دارد، ظرفيتى دارد، از اين ظرفيت استفاده بشود براى اينكه كار انجام بگيرد. اين يك.

دوم، استمرار و پيگيرى، كه من حالا همين جا از خود آقاى قرائتى و همكاران ايشان هم ميخواهم كه اين كارهائى كه شروع كردند، مطلقاً اينها را رها نكنند؛ اين كارها پيگيرى بشود، دنبالگيرى بشود. اينجور نباشد كه يك كارى را شروع كنيم، بمجرد اينكه بركاتى، ثمراتى از آن ظاهر شد، خرسند بشويم، خوشحال بشويم، خدا را هم شكر بكنيم، ولى احساس بى‌نيازى، احساس سيرى به ما دست بدهد؛ نه، بايد كار دنبال بشود. اميدواريم ان‌شاءاللَّه خداوند به ايشان، به همه‌ى شما برادران، خواهران عزيز كمك كند، طول عمر بدهد، سلامتى بدهد كه بتوانيد اين كارها را دنبال كنيد؛ اينها مهم است.

اما مسئله‌ى مهدويت كه اين روزها به مناسبت نزديكى نيمه‌ى شعبان و عيد بزرگ اسلامى - بلكه بشرى - با طرح اين مسئله تناسب دارد، همين قدر بايد عرض كنيم كه مسئله‌ى مهدويت در شمار چند مسئله‌ى اصلى در چرخه و حلقه‌ى معارف عاليه‌ى دينى است؛ مثل مسئله‌ى نبوت مثلاً، اهميت مسئله‌ى مهدويت را در اين حد بايد دانست. چرا؟ چون آن چيزى كه مهدويت مبشر آن هست، همان چيزى است كه همه‌ى انبياء، همه‌ى بعثتها براى خاطر آن آمدند و آن ايجاد يك جهان توحيدى و ساخته و پرداخته‌ى بر اساس عدالت و با استفاده‌ى از همه‌ى ظرفيتهائى است كه خداى متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده؛ يك چنين دورانى است ديگر، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام اللَّه عليه و عجّل اللَّه تعالى فرجه). دوران جامعه‌ى توحيدى است، دوران حاكميت توحيد است، دوران حاكميت حقيقى معنويت و دين بر سراسر زندگى انسانهاست و دوران استقرار عدل به معناى كامل و جامع اين كلمه است. خب، انبياء براى اين آمدند.

ما مكرر عرض كرديم كه همه‌ى حركتى كه بشريت در سايه‌ى تعاليم انبياء، در طول اين قرون متماديه انجام دادند، حركت به سمت جاده‌ى اسفالته‌ى عريضى است كه در دوران حضرت مهدى (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّريف) به سمت اهداف والا كشيده شده است كه بشر در آن جاده حركت خواهد كرد. مثل اينكه يك جماعتى از انسانها در كوه و كمر و راه‌هاى دشوار و باتلاق‌زارها و خارستانها با راهنمائى‌هاى كسانى همين طور حركت دارند ميكنند تا خودشان را به آن جاده‌ى اصلى برسانند. وقتى به جاده‌ى اصلى رسيدند، راه باز است؛ صراط مستقيم روشن است؛ حركت در آن آسان است؛ راحت در آن راه حركت ميكنند. وقتى به جاده اصلى رسيدند، اينجور نيست كه حركت متوقف بشود؛ نه، تازه حركت به سمت اهداف والاى الهى شروع ميشود؛ چون ظرفيت بشر يك ظرفيت تمام‌نشدنى است. در طول اين قرون متمادى، بشر از كج‌راهه‌ها، بيراهه‌ها، راه‌هاى دشوار، سخت، با برخورد با موانع گوناگون، با بدن رنجور و پاى مجروح شده و زخم‌آلود، در بين اين راه‌ها حركت كرده است تا خودش را به اين جاده‌ى اصلى برساند. اين جاده‌ى اصلى همان جاده‌ى زمان ظهور است؛ همان دنياى زمان ظهور است كه اصلاً حركت بشريت به يك معنا از آنجا شروع ميشود.

اگر مهدويت نباشد، معنايش اين است كه همه‌ى تلاش انبياء، همه‌ى اين دعوتها، اين بعثتها، اين زحمات طاقت‌فرسا، اينها همه‌اش بى‌فايده باشد، بى‌اثر بماند. بنابراين، مسئله‌ى مهدويت يك مسئله‌ى اصلى است؛ جزو اصلى‌ترين معارف الهى است. لذاست كه در همه‌ى اديان الهى هم تقريباً - حالا تا آنجائى كه ما اطلاع داريم - يك چيزى كه لبّ و معناى حقيقى آن همان مهدويت است، وجود دارد، منتها به شكلهاى تحريف شده، به شكلهاى مبهم، بدون اينكه درست روشن باشد كه چه ميخواهند بگويند.

مسئله‌ى مهدويت در اسلام هم جزو مسلّمات است؛ يعنى مخصوص شيعه نيست. همه‌ى مذاهب اسلامى غايت جهان را كه اقامه‌ى حكومت حق و عدل به وسيله‌ى مهدى (عليه الصّلاة و السّلام و عجّل اللَّه فرجه) است، قبول دارند. روايات معتبر از طرق مختلف، در مذاهب گوناگون، از پيغمبر اكرم و از بزرگان نقل شده است. بنابراين، هيچ ترديدى در آن نيست. منتها امتياز شيعه در اين است كه مسئله‌ى مهدويت در آن يك مسئله‌ى مبهم نيست؛ يك مسئله‌ى پيچيده‌اى كه براى بشر قابل فهم نباشد، نيست؛ يك مسئله‌ى روشن است، مصداق واضحى دارد كه اين مصداق را ميشناسيم، خصوصياتى از او را ميدانيم، پدران او را ميشناسيم، خانواده‌ى او را ميشناسيم، ولادت او را ميشناسيم، جزئيات آن را خبر داريم. در اين معرفى هم باز روايات شيعه، تنهائى در صحنه نيستند؛ حتّى رواياتى از غير طريق شيعه هم وجود دارد كه همين معرفى را براى ما روشن ميكند و بايد كسانى كه مال مذاهب ديگر هستند، توجه كنند و دقت كنند تا اين حقيقت روشن را دربيابند. بنابراين اهميت مسئله يك چنين سطحى دارد و ما بيشتر از ديگران اولى‌ هستيم به اينكه به اين مسئله بپردازيم؛ كارهاى علمى و دقيق و متقن روى اين مسئله انجام بگيرد.

مسئله‌ى انتظار هم كه جزء لاينفك مسئله‌ى مهدويت است، از آن كليدواژه‌هاى اصلى فهم دين و حركت اساسى و عمومى و اجتماعى امت اسلامى به سمت اهداف والاى اسلام است؛ انتظار؛ انتظار يعنى ترغب، يعنى مترصد يك حقيقتى كه قطعى است، بودن؛ اين معناى انتظار است. انتظار يعنى اين آينده حتمى و قطعى است؛ بخصوص انتظارِ يك موجود حىّ و حاضر؛ اين خيلى مسئله‌ى مهمى است. اينجور نيست كه بگويند كسى متولد خواهد شد، كسى به وجود خواهد آمد؛ نه، كسى است كه هست، وجود دارد، حضور دارد، در بين مردم است. در روايت دارد كه مردم او را مى‌بينند، همچنانى كه او مردم را مى‌بيند، منتها نميشناسند. در بعضى از روايات تشبيه شده است به حضرت يوسف كه برادران او را ميديدند، بين آنها بود، در كنار آنها بود، روى فرش آنها راه ميرفت، ولى نميشناختند. يك چنين حقيقت بارز، واضح و برانگيزاننده‌اى؛ اين كمك ميكند به معناى انتظار. اين انتظار را بشريت نياز دارد، امت اسلامى به طريق اولى‌ نياز دارد. اين انتظار، تكليف بر دوش انسان ميگذارد. وقتى انسان يقين دارد كه يك چنين آينده‌اى هست؛ همچنانى كه در آيات قرآن هست: «و لقد كتبنا فى الزّبور من بعد الذّكر انّ الارض يرثها عبادى الصّالحون. انّ فى هذا لبلغا لقوم عابدين»(1) - مردمانى كه اهل عبوديت خدا هستند، ميفهمند - بايد خود را آماده كنند، بايد منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمه‌اش آماده‌سازى خود هست. بدانيم كه يك حادثه‌ى بزرگ واقع خواهد شد و هميشه منتظر باشيد. هيچ وقت نميشود گفت كه حالا سالها يا مدتها مانده است كه اين اتفاق بيفتد، هيچ وقت هم نميشود گفت كه اين حادثه نزديك است و در همين نزديكى اتفاق خواهد افتاد. هميشه بايد مترصد بود، هميشه بايد منتظر بود. انتظار ايجاب ميكند كه انسان خود را به آن شكلى، به آن صورتى، به آن هيئت و خُلقى نزديك كند كه در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شكل و آن هيئت متوقع است. اين لازمه‌ى انتظار است. وقتى بناست در آن دوران منتظَر عدل باشد، حق باشد، توحيد باشد، اخلاص باشد، عبوديت خدا باشد - يك چنين دورانى قرار است باشد - ما كه منتظر هستيم، بايد خودمان را به اين امور نزديك كنيم، خودمان را با عدل آشنا كنيم، آماده‌ى عدل كنيم، آماده‌ى پذيرش حق كنيم. انتظار يك چنين حالتى را به وجود مى‌آورد.

يكى از خصوصياتى كه در حقيقتِ انتظار گنجانده شده است، اين است كه انسان به وضع موجود، به اندازه‌ى پيشرفتى كه امروز دارد، قانع نباشد؛ بخواهد روزبه‌روز اين پيشرفت را، اين تحقق حقايق و خصال معنوى و الهى را در خود، در جامعه بيشتر كند. اينها لوازم انتظار است.

خب، بحمداللَّه امروز كسانى دارند در مسئله‌ى انتظار كارِ عالمانه ميكنند؛ آن طورى كه در گزارشهاى جناب آقاى قرائتى بود و قبلاً هم اين گزارش را خوانده بودم، حالا هم كه ايشان اشاره كردند و گفتند. از كارِ عالمانه و همراه با دقت در مسئله‌ى انتظار و مسئله‌ى دوران ظهور نبايد غفلت كرد. و از كارِ عاميانه و جاهلانه بشدت بايد پرهيز كرد. از جمله‌ى چيزهائى كه ميتواند يك خطر بزرگ باشد، كارهاى عاميانه و جاهلانه و دور از معرفت و غير متكى به سند و مدرك در مسئله‌ى مربوط به امام زمان (عجّل‌اللَّه تعالى فرجه الشّريف) است، كه همين زمينه را براى مدعيان دروغين فراهم ميكند. كارهاى غيرعالمانه، غيرمستند، غير متكى به منابع و مدارك معتبر، صرف تخيلات و توهمات؛ اينجور كارى مردم را از حالت انتظار حقيقى دور ميكند، زمينه را براى مدعيان دروغگو و دجال فراهم ميكند؛ از اين بايستى بشدت پرهيز كرد.

در طول تاريخ مدعيانى بودند؛ بعضى از مدعيان هم همين چيزى كه حالا اشاره كردند، يك علامتى را بر خودشان يا بر يك كسى تطبيق كردند؛ همه‌ى اينها غلط است. بعضى از اين چيزهائى كه راجع به علائم ظهور هست، قطعى نيست؛ چيزهائى است كه در روايات معتبرِ قابل استناد هم نيامده است؛ روايات ضعيف است، نميشود به آنها استناد كرد. آن مواردى هم كه قابل استناد هست، اينجور نيست كه بشود راحت تطبيق كرد. هميشه عده‌اى اين شعرهاى شاه نعمت‌اللَّه ولى را - در طول سالهاى متمادى و در موارد زيادى - بر آدمهاى مختلفى در قرون مختلف تطبيق كردند، كه بنده ديدم. گفتند بله، اينى كه گفته من فلان كس را، فلان جور مى‌بينم، اين فلان كس است؛ يك شخصى را گفته‌اند. باز در يك زمان، صد سال بعد مثلاً، يك كس ديگرى را پيدا كردند و به او تطبيق كردند! اينها غلط است، اينها كارهاى منحرف‌كننده است، كارهاى غلطانداز است. وقتى انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقيقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسيله‌ى گمراهى اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از كارِ عوامانه، از تسليم شدن در مقابل شايعات عاميانه بايستى بشدت پرهيز كرد. كارِ عالمانه، قوى، متكى به مدرك و سند، كه البته كار اهل فنِ اين كار است، اين هم كار هر كسى نيست، بايد اهل فن باشد، اهل حديث باشد، اهل رجال باشد، سند را بشناسد، اهل تفكر فلسفى باشد؛ بداند، حقايقى را بشناسد، آن وقت ميتواند در اين زمينه وارد ميدان شود و كار تحقيقاتى انجام دهد. اين بخش از كار را هرچه ممكن است، بيشتر بايد جدى گرفت تا راه ان‌شاءاللَّه براى مردم باز شود؛ هرچه دلها با مقوله‌ى مهدويت آشنا شود و انس پيدا كند و حضور آن بزرگوار براى ما، ما مردمى كه در دوران غيبت هستيم، محسوستر شود و بيشتر حس كنيم و رابطه بيشتر داشته باشيم، اين براى دنياى ما و براى پيشرفت ما به سمت آن اهداف بهتر خواهد بود.

اين توسلاتى كه در زيارات مختلف وجود دارد كه بعضى از اينها اسانيد خوبى هم دارد، اينها بسيار باارزش است. و توسل، توجه، انسِ با آن بزرگوار از دور. اين انس به معناى اين نيست كه حالا كسى ادعا كند كه من خدمت حضرت ميرسم يا صداى ايشان را ميشنوم؛ ابداً اينجور نيست. غالب آنچه كه در اين زمينه گفته ميشود، ادعاهائى است كه يا دروغ است، يا طرف دروغ هم نميگويد، تصور ميكند، تخيل ميكند. ما كسانى را ديديم. آدمهاى دروغگوئى نبودند، اما خيال ميكردند، تخيل ميكردند؛ تخيلات خودشان را به عنوان واقعيت براى اين و آن نقل ميكردند! نبايستى تسليم اينها شد. راه درست، راه منطقى. آن توسل، توسل از دور است؛ توسلى است كه امام آن را از ما ميشنود، ان‌شاءاللَّه ميپذيرد؛ ولو اينكه ما با مخاطب خودمان از دور داريم حرف ميزنيم؛ اشكالى ندارد. خداى متعال سلامِ سلام‌دهندگان و پيامِ پيام‌دهندگان را به آن بزرگوار ميرساند. اين توسلات و اين انس معنوى بسيار خوب و لازم است.

اميدواريم ان‌شاءاللَّه خداوند متعال ظهور آن حضرت را هرچه نزديكتر كند، ما را جزو ياران آن بزرگوار، هم در غيبتش، هم در حضورش قرار بدهد و ان‌شاءاللَّه ما را جزو مجاهدانِ در كنار آن بزرگوار و شهيدشدگان در ركاب آن بزرگوار قرار بدهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته‌

روابط عمومی بازدید : 412 سه شنبه 31 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

نويد کمالي عضو انجمن علمي تجارت الکترونيکي ايران و محقق و پژوهشگر حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات درحاشيه کنفرانس ملي برق در دانشگاه فردوسی مشهد گفت : تجارت الکترونيکي بستري براي جهاني سازي گفتمان اسلامي ايراني است.

کمالي افزود : يکي از ويژگي هاي اصلي رشد اقتصادي در نيم قرن اخير و بخصوص در 20 سال گذشته ، مفهوم جهاني شدن بوده است که صرفا صرفا به اقتصاد و سياست محدود نشده است بلکه در گسترش زمينه تبادل اطلاعات ، افکار ، انديشه ها ، ارزش ها و کاهش شديد هزينه هاي فرا مادي از جمله بهره وري منابع انساني و اخلاقي بسيار موثر بوده است .

مفهوم جهاني شدن و رشد روزافزون فناوريهاي نوين و افزايش تصاعدي ارتباطات و همچنين ويژگي تعاملات اجتماعي در طول دو قرن اخير به تدريج مدل­ها و الگوهاي مديريتي موجود به ويژه در سطح کلان را با چالش و ناکارآمدي مواجه نموده و هر از

چندگاهي ضرورت تجديدنظر در چارچوب­ها و ساختارهاي کلان گذشته را دو چندان نموده است.

رشد سريع فناوري اطلاعات و ارتباطات در سالهاي اخير به نوبه خود زمينه ساز تسريع تحولات اجتماعي و فرهنگي در سراسر جهان گرديده است که مي توان از آن به عنوان انقلاب هزاره نام برد .
اگر نگاه ما به فرهنگ به عنوان مجموعه اي از باورها ، شيوه هاي رفتاري ، روشهاي زيست و ارزشهاي مشترک بين هر ملت و قومي باشد بايد اثرات گسترده و عميق روند جهاني شدن را در حوزه فرهنگي تاييد و تصديق نماييم .
در دهه­هاي پاياني هزاره اخير، واژه توسعه عمدتاً با قيود خاصي مطرح مي­شد که نشانگر جهت­گيري و رويکردخاص­توسعه بود، زيرا اين واژه، توسعه مواجه با انشعابات مفهومي مواجه شده و ديگر مثل سابق صرفاً معطوف به رويکردهاي اقتصادي نمي­شد.


از بين چندين مفهوم متناظر با توسعه، مهم­ترين آنها، مفهوم "توسعه فرهنگي" است که در حال حاضر اکثر قريب به اتفاق کشورها به انحاي مختلفي با آن درگير بوده و به­عنوان يک فرايند اجتناب­ناپذير به­آن مي­نگرند. اهميت و حساسيت فوق­العاده توسعه سياسي معطوف به اين نکته کليدي است که عمدتاً در پي تحولات فرهنگي و تحقق توسعه فرهنگي ، ساير مؤلفه­هاي توسعه نيز از آن تأثير پذيرفته و در سمت و سوي اهداف فرهنگي به حرکت در مي­آيند.

نبايد فراموش نمود که پايه و اساس اصلي همه توسعه­ها، فرهنگ و شاخص­هاي فرهنگي است که اين بُعد از توسعه در فرايندها تأثير جدّي و فراگيري دارد.
در جهان معاصر که موسوم به عصر اطلاعات و ارتباطات است  نقش تجارت و اقتصاد در مبادلات فرهنگي بين ملتها بر کسي پوشيده نيست .
تجارت و اقتصاد الکترونيکي به عنوان يکي از ابزارهاي مبتني بر فناوري اطلاعات امروزه يکي از عمده ترين راهکارهاي مبادلات فرهنگي در جهان محسوب مي شود .
تجارت الکترونيکي بدليل ماهيت بدون مرز و محدوديت خود کاربران را قادر مي سازد تا از هر نقطه جهان به محتواي فرهنگي مورد نظر خود دسترسي يابند لذا اگر بپذيريم که کالاهاي فرهنگي در کنار انتقال مفاهيم و پيامها نقش کليدي شکل دهي سبک زندگي و باورها را بازي مي کنند بايد با نگاهي دقيقتر اين حوزه را مورد بررسي قرار داد .
امروز ايران اسلامي بنا بر جديدترين آمارهاي بين المللي و داخلي داراي بيش از 46 ميليون کاربر اينترنتي است که خود به معناي وجود و فعاليت 46 ميليون سفير فرهنگي در جهان به نمايندگي از ايران در عرصه جهاني اينترنت مي باشد .

لذا بايد توجه داشت که اموزش و تربيت کاربران و محتوا سازان آگاه به دانش روز و متعهد به ارزشهاي انقلاب اسلامي مهمترين فعاليت مجامع علمي و فرهنگي کشور مي باشد .

اينترنت به عنوان يک رسانه تعاملي بر خلاف رسانه هاي کلاسيک از جمله راديو و تلويزيون تاثيرگذاري فراواني بر مخاطبين خود دارد .
با توجه به رويدادهاي اخير در حوزه بيداري اسلامي در سطح منطقه خاورميانه و شمال آفريقا (MENA) و نياز کشورهاي متن اين رويداد عزيز به بهره برداري از يک الگوي موفق اسلامي توجه به حوزه تجارت الکترونيکي به عنوان بستري موثر و روز آمد در انتقال کالاهاي فرهنگي به اين کشورها بايد بيش از پيش جدي گرفته شود .

خوشبختانه انجمن علمي تجارت الکترونيکي ايران با تلاش بي وقفه پژوهشگران و محققان برجسته خود توانسته است با تبيين نقش اساسي تجارت و اقتصاد الکترونيکي در عرصه توسعه و پيشرفت همه جانبه کشور کارکردهاي متنوع ان را نيز تبيين نمايد .ان فرهنگي تمدن اسلامي ايران در جهان هستند

 

روابط عمومی بازدید : 556 شنبه 14 اردیبهشت 1392 نظرات (3)

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif همه چیز مقدمه حیات طیبه است
در اسلام همه چیز مقدّمه‌ى خودسازى انسان است. همه‌ى فرائض، احكام، تكالیف، واجبات، اجتناب از گناهان و نوافل و مستحبّات و احكام اجتماعى و فردى، همه و همه مقدّمه‌ى حیات طیّبه (۱) است؛ مقدمه‌ى زنده شدن انسان با روح انسانى است؛ مقدمه‌ى عروج انسان از عالم بهیمیّت و حیوانیّت و توحّش است. اگر بشر تحتِ تربیت الهى - كه با اراده‌ى خود او قابل تحقّق است - قرار گیرد، این حیات طیّبه در نفس او به وجود خواهد آمد و محیط را هم طیّب و طاهر خواهد كرد و اگر این تربیت الهى نباشد و عزم و اراده‌اى را كه انسان براى پیمودن راه خدا با آن، احتیاج دارد از دست بدهد و خود را در دست هوا‌ها و هوسهاى بشرى‌‌ رها كند، در حدّ حیوانیّت باقى خواهد ماند و حیوانى خطرناك‌تر از حیوانهاى دیگر خواهد شد. همان‌طور كه در طول تاریخ انسانیّت ملاحظه كرده‌اید، چه انسان صورتهایى با سیرت حیوانات پیدا شدند كه افراد بشرى را از سلوك در راه خدا باز داشتند. فرعون‌ها، قارون‌ها، نمرود‌ها و شیطانهاى مجسّم هم استعداد تكامل و ترقّى داشتند. آن‌ها هم اگر به خود مى‌آمدند، فكر مى‌كردند و به یاد جوهر انسانى خود مى‌افتادند، مى‌توانستند پیش بروند. خداى متعال به موسى در مواجهه‌ى با فرعون مى‌فرماید: «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَكَّرُ أَوْ یَخْشى» (۲) ‌فرعون هم این امكان را داشت كه تذكّر پیدا كند، به خود آید، یاد خدا را و یاد گوهر انسانى خود را در درون خود زنده كند؛ اما طغیان نگذاشت. طغیان هواى نفس، طغیان دنیا طلبى، طغیان خودخواهی‌ها، كبر‌ها، طغیان روح بهیمیّت در انسان، این‌ها مانع است.(۲)

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif نظام اسلامی مردم را به سمت حیات طیبه حركت می‌دهد
هدف از همه‌ى مبارزاتى كه ملت ایران به رهبرى امام بزرگوار انجام داد تا انقلاب به پیروزى رسید و همه‌ى تلاشهایى كه بعد از پیروزى انقلاب در این كشور انجام شد، تشكیل حیات طیبه‌ى اسلامى بود. اسلام براى انسان، روش زندگى مناسب و لایقى قایل است. اگر تنها این شرایط محقق شد، انسان مى‌تواند به سعادت و كمال برسد. تلاش همه‌ى دلسوزان بشر و راهنمایان بزرگ انسان و انبیاى عظام و اولیا و مجاهدان فى‌سبیل‌اللَّه در طول تاریخ، این بوده است كه این حیات طیبه را براى بشر به وجود آورند. از طرف دیگر، سعى همه‌ى دشمنان انسان و شیاطین و طواغیت آن بوده است كه بشر را از این حیات طیبه دور كنند.(۳)
نظام اسلامى به وعده‌ى قرآن كریم، مردم را به سمت حیات طیبه حركت مى‌دهد. آیه‌ى قرآن مى‌فرماید: «من عمل صالحاً من ذكر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیّبة». حیات طیبه یعنى زندگى گوارا. یك ملت آن وقتى زندگى گوارا دارد كه احساس كند و ببیند كه دنیا و آخرت او بر طبق مصلحت او به پیش مى‌رود و به سمت هدفهاى او حركت مى‌كند؛ این زندگىِ گواراست؛ فقط «دنیا» نیست، فقط هم «آخرت» نیست. آن ملتهایى كه به زندگى دنیا چسبیده‌اند و موفق شده‌اند كه زندگى دنیوى را به مراتب پیشرفته‌یى از كمال برسانند، لزوماً زندگى گوارا ندارند. زندگىِ گوارا وقتى است كه رفاه مادى با عدالت، معنویت و اخلاق همراه شود. و این را فقط ادیان الهى مى‌توانند براى بشر تأمین كنند. از طرف دیگر، حیات طیبه و زندگى گوارا فقط آخرت هم نیست. اسلام نمى‌گوید من مى‌خواهم زندگى اخروىِ بعد از مرگ مردم را آباد كنم، دنیاى آن‌ها هرجور شد، شد؛ این منطق اسلام نیست.(۴)
جامعه امریكا، آن جامعه‌اى است كه مادیّت دارد؛ اما معنویت ندارد. اسلام نمى‌خواهد این‌طور جامعه‌اى درست كند. اسلام مى‌خواهد هم مادّه و هم معنا، هم پول و رفاه، هم ایمان و معنویت، هم پیشرفت اقتصادى و هم شكوفایى اخلاقى و معنوى در جامعه باشد.(۵)

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آرمانهای جوان ایرانی
حیات طیبه یعنى زندگى‌اى كه در آن، هم روح انسان، هم جسم انسان، هم دنیاى انسان، هم آخرت انسان تأمین است؛ زندگى فردى در آن تأمین است، آرامش روحى در آن هست، سكینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانى در آن وجود دارد؛ فوائد اجتماعى، سعادت اجتماعى، عزت اجتماعى، استقلال و آزادى عمومى هم در آن تأمین است. قرآن این‌ها را به ما وعده داده است. وقتى قرآن می‌گوید: «فلنحیینّه حیاة طیّبة»، یعنى همه‌ى این‌ها؛ یعنى آن زندگى‌اى كه در آن عزت هست، امنیت هست، رفاه هست، استقلال هست، علم هست، پیشرفت هست، اخلاق هست، حلم هست، گذشت هست. ما با این‌ها فاصله داریم؛ باید به این‌ها برسیم.(۶)
جوان ما مایل است در كشورى كه خانه‌ى اوست، فقر و عقب‌افتادگى و بدبختى نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشن‌بینى بر فضاى زندگى حاكم باشد؛ میدان كار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچى نكند؛ هدف روحى و معنوى و والایى كه در دل هر انسانى هست، بتواند آن را اشباع كند. این یك ترسیم كلى از آرمان‌هایى است كه قاعدتاً یك جوان ایرانى دارد.
این چیزهایى كه عرض كردم، مجموعاً در اصطلاح قرآنى حیات طیبه است؛ «فلنحیینّه حیاة طیّبه». حیات طیبه یعنى زندگى در رویه‌ى مادى و نیازهاى جسمانى و همچنین در لایه‌ى نیازهاى معنوى - چه علمى، چه عملى، چه روحى - پاسخگو باشد.(۷)

پی‌نوشت:
۱) نحل: ۹۷
۲) طه: ۴۴

درباره ما
Profile Pic
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا یَعمَلونَ(۹۷) هر كس كار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی كه مؤمن است، او را به حیاتی پاك زنده می‌داریم؛ و پاداش آن‌ها را به بهترین اعمالی كه انجام می‌دادند، خواهیم داد. پایگاه اطلاع رسانی حیات طیبه فرصتی برای درک بیش از پیش آرمانشهر اسلامی و مهدویت .... شماره تماس : 09159263347
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    برای تحقق آرمانشهر اسلامی چه عاملی حیاتی تر است ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 12
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 37
  • بازدید کلی : 34,202